ویلهلم دیلتای ( ۱۹ نوامبر ۱۸۳۳–۱ اکتبر ۱۹۱۱ ) مورخ، جامعه شناس، روان شناس و فیلسوف آلمانی است. او و ماکس وبر از بنیان گذاران جامعه شناسی تفهمی به شمار می رود.
دیلتای از جمله اندیشمندانی است که آثارش به زبان انگلیسی قدری دیر ترجمه شده اند. آثار این فیلسوف در سال ۱۹۸۹ به زبان انگلیسی برگردان شدند.
... [مشاهده متن کامل]
( کتاب «دانش هرمنوتیک و مطالعۀ تاریخ» نیز توسط منوچهر صانعی دره بیدی به فارسی ترجمه شده است. )
امروزه یکی از نحله های مهم و مطرح در هرمنوتیک، روشی است که برای تفسیر و تحلیل علوم انسانی به کار می رود. هرمنوتیک که در ابتدای ظهورش محدود به فقه اللغه و تفسیر متون مقدس بود با تلاش های علمی فریدریش شلایرماخر به روش فهم همه متون توسعه یافت و امروزه با یک توسعه دیگر در کاربرد آن برای فهم همه پدیده های انسانی اعم از متن و غیر متن به کار می رود و به عنوان یک رهیافت اساسی برای پژوهش در علوم انسانی دارای اهمیت خاصی است. این مهم مرهون تلاش علمی ویلهلم دیلتای، مورخ و فیلسوف آلمانی ( ۱۹۱۱ تا ۱۸۳۳ میلادی ) است. تلاش های علمی وی بسیار گسترده و عمیق است و در زمینه متافیزیک، فلسفه اخلاق، تاریخ، معرفت شناسی، روانشناسی و نقد ادبی آثار مهمی عرضه کرده است. سهم مهم وی در فلسفه، تحلیل معرفت شناسانه اش از علوم انسانی است. دیلتای نخستین کسی بود که در علوم انسانی معرفت شناسی مستقلی را به وجود آورد و آثار وی برای کل مسئله علوم انسانی و نتایج فلسفی و منطقی و معرفت شناسی آن منبع مهمی به شمار می رود. از سوی دیگر اشتهار وی مرهون تفکرات هرمنوتیکی اوست. دیلتای هرمنوتیک را نه تنها روشی برای فهم متون یا گفتارها می دانست، بلکه از آن برای فهم همه ابرازها و تجلیات انسانی اعم از رفتارها، هنرها، حوادث تاریخی، نهادها و غیره بهره می گرفت. دیلتای معتقد بود که رفتار، گفتار و مکتوبات آدمیان جملگی حاکی از حیات ذهنی و درونی آن هاست و علوم انسانی باید به دنبال راهیابی به حیات درونی صاحبان این افعال و آثار باشد. وظیفه و رسالت هرمنوتیک تنظیم و تنقیح اصول و قواعد چنین امری است. بدین ترتیب، دیلتای پرسش فهم متون را به پرسش فهم تجلیات و بیان های بشری تغییر داد و هرمنوتیک را به مطلق علوم انسانی توسعه داد و آن را در مقابل روش شناسی علوم طبیعی عرضه نمود.
دیلتای با پوزیتیویسم مخالفت کرد و معتقد بود نمی توان علوم انسانی را در قالب تجربه ریخت.


دیلتای از جمله اندیشمندانی است که آثارش به زبان انگلیسی قدری دیر ترجمه شده اند. آثار این فیلسوف در سال ۱۹۸۹ به زبان انگلیسی برگردان شدند.
... [مشاهده متن کامل]
( کتاب «دانش هرمنوتیک و مطالعۀ تاریخ» نیز توسط منوچهر صانعی دره بیدی به فارسی ترجمه شده است. )
امروزه یکی از نحله های مهم و مطرح در هرمنوتیک، روشی است که برای تفسیر و تحلیل علوم انسانی به کار می رود. هرمنوتیک که در ابتدای ظهورش محدود به فقه اللغه و تفسیر متون مقدس بود با تلاش های علمی فریدریش شلایرماخر به روش فهم همه متون توسعه یافت و امروزه با یک توسعه دیگر در کاربرد آن برای فهم همه پدیده های انسانی اعم از متن و غیر متن به کار می رود و به عنوان یک رهیافت اساسی برای پژوهش در علوم انسانی دارای اهمیت خاصی است. این مهم مرهون تلاش علمی ویلهلم دیلتای، مورخ و فیلسوف آلمانی ( ۱۹۱۱ تا ۱۸۳۳ میلادی ) است. تلاش های علمی وی بسیار گسترده و عمیق است و در زمینه متافیزیک، فلسفه اخلاق، تاریخ، معرفت شناسی، روانشناسی و نقد ادبی آثار مهمی عرضه کرده است. سهم مهم وی در فلسفه، تحلیل معرفت شناسانه اش از علوم انسانی است. دیلتای نخستین کسی بود که در علوم انسانی معرفت شناسی مستقلی را به وجود آورد و آثار وی برای کل مسئله علوم انسانی و نتایج فلسفی و منطقی و معرفت شناسی آن منبع مهمی به شمار می رود. از سوی دیگر اشتهار وی مرهون تفکرات هرمنوتیکی اوست. دیلتای هرمنوتیک را نه تنها روشی برای فهم متون یا گفتارها می دانست، بلکه از آن برای فهم همه ابرازها و تجلیات انسانی اعم از رفتارها، هنرها، حوادث تاریخی، نهادها و غیره بهره می گرفت. دیلتای معتقد بود که رفتار، گفتار و مکتوبات آدمیان جملگی حاکی از حیات ذهنی و درونی آن هاست و علوم انسانی باید به دنبال راهیابی به حیات درونی صاحبان این افعال و آثار باشد. وظیفه و رسالت هرمنوتیک تنظیم و تنقیح اصول و قواعد چنین امری است. بدین ترتیب، دیلتای پرسش فهم متون را به پرسش فهم تجلیات و بیان های بشری تغییر داد و هرمنوتیک را به مطلق علوم انسانی توسعه داد و آن را در مقابل روش شناسی علوم طبیعی عرضه نمود.
دیلتای با پوزیتیویسم مخالفت کرد و معتقد بود نمی توان علوم انسانی را در قالب تجربه ریخت.

