ویلان
/veylAn/
مترادف ویلان: آواره، بی تربیت، سرگردان، گمراه، گمگشته، متحیر، ول، ولنگار، هرزه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
ویلان. [ وَ / وِ ] ( ص ) ول. سرگردان. سرگشته. بی جای و مستقری. بی خانه معلوم. با شدن و ماندن و کردن صرف شود.
- ویلان سیلان ، ویلان و سیلان ؛ از اتباع است. سرگردان. سرگشته.
- ویلان شدن ؛ سرگردان شدن. جای معلوم نداشتن.
- ویلان کردن ؛ سرگردان کردن. سرگشته کردن.
- ویلان ماندن ؛ سرگردان ماندن.
|| بیکار و بیعار.
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - کاری که اول و آخر آن انجام شود و وسط انجام نمی گردد طفره . ۲- سرگردان سر گشته . ۳- بیکار و بیعار .
کاری به هم ناپیوسته را گویند یعنی اول و آخر آن کار را بکنند و میان بگذارند و این معنی را در عربی طفره ورزی و به هندی ناغه می گویند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
ویلان ( به عربی: ویلان ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان سوق اهراس واقع شده است. [ ۱] ویلان ۶٬۵۴۴ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: ویلان
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
در گویش اراکی به صورت وِیلُن تلفظ میشه. به فردی گفته میشه که بی خانمان، در به در، ولنگار، سرگردان و حتی هرزه هست. کسیکه زیاد در خانه پیداش نمیشه و یکسره اینور اونور میپِلِکِه و پیداش نمیشه کرد. وِلّی هم میگن. اما اون برای حیوانات هم به کار میره. خصوصاً برای Stary dogs که یعنی سگ های وِلّی.
مثالی که "ویلان" معنی آواره و سرگردان میدهد از کلیدر جلد اول:
"مارال این را میدانست که بابایش کرد است و مادرش بلوچ بوده است: مهتاو . از بلوچهای پراکنده ی پشت کوهسرخ و چاهسوخته. در خشکسالی پیش از گرانی از چادر های خود ویلان شده گذارش به تیره توپکالی افتاده و آنجا در چادر "حاج پسند" کنیزی کرده تا به جوانی پا گذاشته بود.
... [مشاهده متن کامل]
"مارال این را میدانست که بابایش کرد است و مادرش بلوچ بوده است: مهتاو . از بلوچهای پراکنده ی پشت کوهسرخ و چاهسوخته. در خشکسالی پیش از گرانی از چادر های خود ویلان شده گذارش به تیره توپکالی افتاده و آنجا در چادر "حاج پسند" کنیزی کرده تا به جوانی پا گذاشته بود.
... [مشاهده متن کامل]
آویزان
معانی ثبت شده فرعی هستند
اصل معنای این کلمه در گویش همدانی
" آویزان " است !
این معانی ثبت شده آبادیس
بیشتر مربوط به کلمه " سِیلان " است
معانی ثبت شده فرعی هستند
اصل معنای این کلمه در گویش همدانی
" آویزان " است !
این معانی ثبت شده آبادیس
بیشتر مربوط به کلمه " سِیلان " است
آشفته
گمانم با ویران یکیست
ویلان را ولو و پَرَه نیز گویند
دربدر