ویسگان

لغت نامه دهخدا

ویسگان. [ س َ / س ِ ] ( اِخ ) افراد خاندان ویسه. خانواده ویسه. منسوبان ویسه :
چو بیژن به نستیهن اندررسید
درفش سر ویسگان را بدید.
فردوسی.
سر ویسگان است هومان به نام
که تیغش دل شیر داردنیام.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

خاندان پیران یا خاندان ویسه از مهمترین خانداهای تورانی در شاهنامه فردوسی است. این خاندان از تبار تور و حامیان بزرگ افراسیاب هستند و جایگاهی مهم در توران زمین دارند. پیران ویسه پیشوای ختن و سپهسالار افراسیاب است. هومان نیز برترین مقام را در سپاه توران دارد. در جنگ دوازده رخ اعضای این خاندان به دست ایرانیان کشته می شوند. کشته شدن و نابودی این خاندان، سرآغاز انحاطات توران است .
...
[مشاهده متن کامل]

کز این تخمهٔ ویسگان کس نماند
همه کشته شد جز شما بس نماند
✏ �فردوسی�

بپرس