ادعای مطرح شده مبنی بر اینکه �ویران� و واژگان مشابه آن �ریشه ترکی� دارند، بیشتر از جنس حدس و قیاس سطحی است و هیچ گونه پشتوانه زبان شناسی تاریخی ندارد. اجازه بدید مستند و با منابع توضیح بدهم:
- - -
... [مشاهده متن کامل]
۱. ریشهٔ واقعی واژهٔ �ویران�
در فارسی میانه ( پهلوی ) : واژه به صورت wērān / wirān به معنی �خراب، نابود� وجود داشته است.
در اوستایی ( زبان قدیم تر ایرانی ) : ریشه آن از vi - ra - ( به معنی �پراکنده، از هم گسیخته� ) است.
این ریشه در اصل از ریشه هندواروپایی *wi - به معنی �از هم، جدا� و *re - �شکستن، پاشیدن� آمده است.
📌 بنابراین �ویران� به طور مستقیم از فارسی میانه → فارسی نو منتقل شده و ریشه اش در زبان های ایرانیِ باستانی است.
🔹 منبع:
MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971 ( s. v. "wērān" ) .
Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindischen, Bd. II, 1992 ( ریشه vi - ra - ) .
Bailey, Dictionary of Khotan Saka, 1979.
- - -
۲. نمونه های هم خانواده در دیگر زبان های ایرانی
سغدی: wy’r’n ( ویران = خراب )
پهلوی اشکانی: wērān
کُردی: weran ( خراب، نابود )
پشتو: wirān ( ویران، ویرانی )
این واژه در شاخه های مختلف زبان های ایرانی مشترک است، پس نمی تواند از ترکی گرفته شده باشد.
- - -
۳. شباهت ظاهری با �ور� در ترکی
در ترکی فعل هایی مثل "vurmaq" ( زدن، کوبیدن ) وجود دارد. برخی افراد بدون توجه به قواعد زبان شناسی تطبیقی، این شباهت سطحی را دلیل بر خویشاوندی می دانند. اما:
این فقط هم صدایی تصادفی است، چون ریشه �ویران� در متون ایرانی قبل از ورود زبان های ترکی به ایران ( قرون ۶–۷ میلادی به بعد ) وجود داشته.
�ور� در ترکی از ریشه ترکی vur - ( زدن ) است که هیچ پیوند تاریخی با ریشهٔ هندواروپایی vi - ra - ندارد.
- - -
۴. جعل یا خطای رایج
افرادی که چنین ادعاهایی می کنند معمولاً:
1. فقط شباهت آوایی را می بینند ( مثلاً ور/ویر ) .
2. تاریخ زبان ها و قدمت واژه ها را نادیده می گیرند.
3. منابع زبان شناسی معتبر را کنار می گذارند و صرفاً با قیاس سطحی نتیجه گیری می کنند.
- - -
✅ نتیجه:
واژه �ویران� یک واژه اصیل ایرانی است که ریشه اش در اوستایی و پهلوی به خوبی مستند شده است. هیچ ارتباطی با ریشه های ترکی مثل vurmaq ندارد و ادعای �تورکی بودن� آن جعلی و غیرعلمی است.
- - -
سلیم
ویران: در هم ریختن هر چیزی چه سرزمین باشد چه وسیله که با واژه اربی خراب برابری دارد.
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
درزبان سنگسری به ویرانه قُر نوا و یا خاکچال و به آثار باقی مانده از ویرانه گافه گویند
یَباب ، یَبات
ویران بی گمان واژه ای پارسی است و پهلوی آن به شیوه اَویران است.
واژه ویران
معادل ابجد 267
تعداد حروف 5
تلفظ virān
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: avērān، مقابلِ آباد] ‹بیران›
مختصات ( ص . )
آواشناسی virAn
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
با سپاس از همیاری دوستان با نگر به اینکه بی یا بدونه در گذشته اَبی بوده گویا ابیران = اَبی ران به چم بدون ران ( اقدام و عمل یا سازندگی و جاری کردن ) به بیران یا ویران بدل شده و ویران = بیران = بدون ( نا ) سازندگی و خراب کردن
ویران : فرو ریختن ،
ویران به معنی نابود، خراب ، ویران، نااباد
اگه بشه مفرد رو هم بدید
یباب ، بایر، خراب، خرابه، فروریخته، مخروب، مخروبه، منهدم، ناآباد، ویرانه
در پارسی پهلوی "اویران" بوده که از دو بخش ا ( پیشوند منفی ساز ) و ویران ( زیبا و دلکش ) ساخته شده بود و در پارسی نوین پیشوند "ا" برداشته شده، مانند امرداد ( نمردنی ) که امروز شده مرداد ( مردنی ) !
از پیوند وی به معنی عدم ونابودی و پسوند ران ساخته شده است
یبات
یباب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)