ویدیو

/vidiyo/

معنی انگلیسی:
video

فرهنگ معین

( یُ ) [ انگ . ] (اِ. ) دستگاه ضبط مغناطیسی تصویر و صدا و پخش و نمایش آن از طریق تلویزیون .

دانشنامه آزاد فارسی

ویدئو (videotape recorder)
نمونه ای از ویدئو با سیستم وی اچ اس
وسیله ای برای ضبط صدا و تصویر روی نوار کاست یا نوار ریل مغناطیسی. در ۱۹۵۶، نخستین دستگاه ویدئوی تجاری برای استفاده در صنایع پخش برنامه های تلویزیونی به بازار آمد، اما از اواخر دهۀ ۱۹۷۰، مدل های ارزان تری ازآن برای استفاده در منازل عرضه شد. این دستگاه ها به منظور ضبط برنامه های تلویزیونی و تماشای آن ها در فرصتی دیگر، یا تماشای فیلم های سینمایی به صورت اجاره یا خرید نوار ویدئویی مناسب بودند. اساس ضبط ویدئویی همانند ضبط صوت است. اطلاعات تصویر به صورت خطی با مغناطیس شدگی متغیر یا لبۀ مغناطیسی روی نواری پلاستیکی، پوشیده شده. با ماده ای مغناطیسی ضبط می شود. مشکل اصلی حجم عظیم اطلاعاتی است که برای پخش تصویر لازم اند. این مشکل را با تعبیۀ ضربدری لبه های مغناطیسی در طول نوار حل کرده اند. در حین ضبط، نوار به صورت مارپیچ روی درام پیچیده می شود و هد ضبط داخل درام قرار دارد. از ترکیب حرکت روبه جلوِ نوار و چرخش هد، لبۀ مغناطیسی مورب ایجاد می شود. سیگنال صوتی با سیگنال ویدئویی و به صورت لبه ای مجزا در طول نوار ضبط می شود. در دهۀ ۱۹۷۰، شرکت های ژاپنی دو سیستم ویدئوکاست به بازار عرضه کردند، اما استاندارد بتاماکس نخستین بار در ۱۹۶۵ به بازار آمد. سیستم بتاماکس شرکت سونی از لحاظ فنی برتر بود، اما سیستم وی اچ اس شرکت ماتسوشیتا با بازاریابی قوی تر توانست پس از چند سال یکه تاز شود. سیستم سوپر وی اچ اس، که در ۱۹۸۹ به بازار آمد، صورت اصلاح شدۀ سیستم وی اچ اس و دارای وضوح تصویر و کیفیت رنگ بهتری است.

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ویدیوویدیوویدیوویدیو
" بِینَما ":بین:من بینم؛من می بینم. الف
برای آ . آ دارم میبینم:ویدیوچک.
برابر پارسی: رخشاره
Film : توژ
Movie: توژ
Video: توژ
پیشنهاد من برای واژه بیگانه ویدیو
ویدیو
فارسی تکان نما یا نماده
فوتو
فارسی ایست نما
نــُمــــــــــــاوآ
ویدآو
ویدیو واژه ای نوساخته است که از آمیزش دو واژهٔ audio به چم آوا و سدا و . . . و videre لاتین که به چم یا معنای دیدن است ( بینش که در پهلوی وینیشن بوده است نیز با این واژه هم خوانواده است ) .
برای همین من واژهٔ دیدآوا را برای ویدئو پیشنهاد می کنم.
ویدیو
واژه ی ویدیو ریشه اش در پارسی است و همخانواده با واژگان هویدا، نوید و پیدا است، ریشه ی آن هم در واژگان اوستایی به شکل وید آمده است.
ویدیو
این واژه هم ریشه با " وِیدا در هُوِیدا " به مینهء آشکار ، نمایان است.
وِید ستاک آن است.
می توان از این ریشه کارواژه برساخت :
وِیدیدن ، وِیدِستن ، وِیداندن
پیش نهاد :
وِیدو : وِید - او ( مانند کِشو : کِش از کِشیدن و - او )
...
[مشاهده متن کامل]

وِیدال : وِید - آل ( مانند : پوشال ، رَوال. . . )
وِیدانه : وِید - آنه ( مانند : رایانه ، پوشانه. . . )

ویدئو تلفظ غلط نیست. تلفظ فرانسوی این واژه است که در ایران جا افتاده.
Video

ویدئو=ابزار زنده نما یا دستگاه صدا رخ نما

نما پرداز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس