ویدئودروم ( به انگلیسی: Videodrome ) فیلمی در سبک علمی - تخیلی، ترسناک روانشناسانه و ترسناک جسمی به نویسندگی و کارگردانی دیوید کراننبرگ با بازی جیمز وودز، سونیا اسمیتس و دبی هری محصول سال ۱۹۸۳ است.
فیلم در مورد مدیر عامل یک ایستگاه تلویزیونی در تورنتو است که متوجه سیگنالی غیرقانونی با عنوان «ویدئورروم» می شود که صحنه های خشونت و شکنجه شدید را پخش می کند. در جریان فیلم متوجه دسیسه های پشت ماجرا می شود و وضع زندگی اش کامل به هم می ریزد؛ رابطه اش را با واقعیت از دست داده و دچار توهمات عجیبی می شود.
... [مشاهده متن کامل]
کراننبرگ به خاطر می آورد که چگونه در بچگی سیگنال های تلویزیونی را در نیمه شب از بوفالو، نیویورک پس از اینکه ایستگاه های کانادایی چیزی پخش نمی کردند، دریافت می کرد و چگونه نگران این می شد که چیزی مشوش که برای عموم در نظر گرفته نشده را ببیند. این اساس داستان ویدئودروم را تشکیل داد.
در جوانی کراننبرگ به دانشگاه تورنتو رفت. مارشال مک لوهان هم زمان ( اوایل دهه هفتاد میلادی ) در دانشگاه استاد مطالعات رسانه ای بود و اغلب به عنوان فردی تأثیرگذار بر روی ایده های کراننبرگ برای ویدئودروم پنداشته می شود.
در ویدئودروم از کاست های بتامکس استفاده شد؛ چون کاست های وی اچ اس برای زخم ساختگی شکم بیش از حد بزرگ بودند.
بسیاری از صحنه های ویدئودروم برای اکران در سینما سانسور شدند؛ برای مثال در رؤیای سامورایی صحنه ای که دیلدویی را نشان می دهد، در ابتدا سانسور شد. کراننبرگ در مورد سانسور گفت: «سانسور همیشه بسیار شخصی است و خیلی بستگی به حساسیت های فرد ایرادجو دارد. » او همچنین گفت: «دیدن برداشت های افراد از تصاویر وقتی که ایرادگیر می شوند، چیز جالبی است. مرا محکوم به نشان دادن صحنهٔ اخته کردن یک مرد در این فیلم کردند. آن صحنه به اندازهٔ کافی بد بود، الکترود زدن به بیضه های او اما برخلاف چیزی که انجمن سینمایی آمریکا گمان برد، اخته کردن نبود. مجبورم کردند که آن صحنه یا بیشترش را سانسور کنم. »
فیلم در کل با نقدهای مثبتی مواجه شد و در راتن تومیتوز امتیاز ۸۰ درصد را طبق چهل نقد کسب کرد. ویدئودروم به عنوان یک «فیلم آشفته کننده تکنو - سوررئالیستی» توصیف شده است.
فیلم در مورد مدیر عامل یک ایستگاه تلویزیونی در تورنتو است که متوجه سیگنالی غیرقانونی با عنوان «ویدئورروم» می شود که صحنه های خشونت و شکنجه شدید را پخش می کند. در جریان فیلم متوجه دسیسه های پشت ماجرا می شود و وضع زندگی اش کامل به هم می ریزد؛ رابطه اش را با واقعیت از دست داده و دچار توهمات عجیبی می شود.
... [مشاهده متن کامل]
کراننبرگ به خاطر می آورد که چگونه در بچگی سیگنال های تلویزیونی را در نیمه شب از بوفالو، نیویورک پس از اینکه ایستگاه های کانادایی چیزی پخش نمی کردند، دریافت می کرد و چگونه نگران این می شد که چیزی مشوش که برای عموم در نظر گرفته نشده را ببیند. این اساس داستان ویدئودروم را تشکیل داد.
در جوانی کراننبرگ به دانشگاه تورنتو رفت. مارشال مک لوهان هم زمان ( اوایل دهه هفتاد میلادی ) در دانشگاه استاد مطالعات رسانه ای بود و اغلب به عنوان فردی تأثیرگذار بر روی ایده های کراننبرگ برای ویدئودروم پنداشته می شود.
در ویدئودروم از کاست های بتامکس استفاده شد؛ چون کاست های وی اچ اس برای زخم ساختگی شکم بیش از حد بزرگ بودند.
بسیاری از صحنه های ویدئودروم برای اکران در سینما سانسور شدند؛ برای مثال در رؤیای سامورایی صحنه ای که دیلدویی را نشان می دهد، در ابتدا سانسور شد. کراننبرگ در مورد سانسور گفت: «سانسور همیشه بسیار شخصی است و خیلی بستگی به حساسیت های فرد ایرادجو دارد. » او همچنین گفت: «دیدن برداشت های افراد از تصاویر وقتی که ایرادگیر می شوند، چیز جالبی است. مرا محکوم به نشان دادن صحنهٔ اخته کردن یک مرد در این فیلم کردند. آن صحنه به اندازهٔ کافی بد بود، الکترود زدن به بیضه های او اما برخلاف چیزی که انجمن سینمایی آمریکا گمان برد، اخته کردن نبود. مجبورم کردند که آن صحنه یا بیشترش را سانسور کنم. »
فیلم در کل با نقدهای مثبتی مواجه شد و در راتن تومیتوز امتیاز ۸۰ درصد را طبق چهل نقد کسب کرد. ویدئودروم به عنوان یک «فیلم آشفته کننده تکنو - سوررئالیستی» توصیف شده است.