ویختن

لغت نامه دهخدا

ویختن. [ ت َ ] ( مص ) ویزیدن. بیختن. غربال کردن : همه را بکوبند و بویزند و به انگبین بسرشند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به بیختن شود.

پیشنهاد کاربران

" ویختن/ویز - " از زبان پارسی برابر با کارواژه های " schleudern، schwingen " از زبانِ آلمانی است.
" ویختن/ویز - " برآمده از ریشه اوستایی " وئیگ: vaēg" بوده که صفت مفعولیِ آن " ویختَ: vixta " ( برابر با "ویخته" از زبان پارسی ) است.
( Throw ) = پرتاب کردن٬ افکندن: برابر این واژه ی انگلیسی اندر پهلوی بدین سان هستند:
۱ - ( Abgandan ) : اَبگندن ( اَبگند، اَبگنده، آبگن، نام کنشش: اَبگنش ) .
۲= ( Wēxtan ) : وِیختن ( وِیخت، وِیخته، وِیز، نام کنشش:وِیزش ) .
۳= ( Wistan ) : ویستن ( ویست، ویسته، وی، نام کنشش: ویش ) .
به گمان می رسد که ویختن و بیختن جدای از هم هستند. ویختن ( ویز - ) دارای چیم جنباندن است و بیختن ( بیز - ) دارای چیم غربال کردن. اَویختن یا آویختن که با بند کردن و دار کشیدن و . . . همراه است دارای چیم آویزان کردن است که به گونه ای پَدیرَگ ( علیه ) و جود ( ضدّ ) جُنباندن و ویختن است.

بپرس