ویحک


معنی انگلیسی:
woe upon you!

لغت نامه دهخدا

ویحک. [ وَ ح َ] ( ع صوت مرکب ) ( از: ویح ، کلمه ترحم + «ک » خطاب ) این کلمه بیشتر در مقام ترحم گفته میشود :
گفت ویحک چه کس توانی بود
این چنین خاکسار و خون آلود.
نظامی.
|| به معنی ویل نیز آید. ای وای بر تو. || و در مقام تعجب نیز آید :
چرا عمر کرکس دوصد سال ویحک
نماند فزونتر ز سالی پرستو.
رودکی.
سی نشد سال عمر تو ویحک
سال زاد تو را شمار نداشت.
مسعودسعد.
بوسه خواهم داد ویحک بند پندآموز را
لاجرم زین بند چنبروار شد بالای من.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

کلمهای که درمقام ترحم یامدح وتعجب میگویندوگاهی، به معنی ویل می آید، افسوس برتو، خوشابرتو
افسوس بر تو . : گفت : ویحک خدای بتواند مزد بدهد گناه بستاند . ( سنائی )

فرهنگ معین

(وِ یا وَ حَ ) [ ع . ] (شب جم . ) افسوس بر تو، خوشا بر تو، کلمه ای است که در مقام ترحم گفته می شود.

فرهنگ عمید

۱. در مقام ترحم، مدح، و تعجب می گویند.
۲. در هنگام تٲسف به کار می رود، افسوس بر تو.

پیشنهاد کاربران

کلمه ای که در هنگام تاسف گویند
تو آفرین خسرو گویی دروغ باشد
ویحک دلیر مردی کاین لفظ گفت یاری
_
یا باش دشمن من یا دوست باش ویحک
نه دوستی نه دشمن اینت سیاهکاری
_
. .
خشم آیدت که خسرو با من کند نکویی
ای ویحک آب دریا از من دریغ داری ؟
منوچهری دامغانی
ویحک : وای بر تو ، بالکنایه ، ای بیچاره
گفت ویحک چه کس توانی بود
این چنین خاکسار و خون آلود
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 568 )
شگفتا

بپرس