ویجستن

پیشنهاد کاربران

بنابر آنچه در نبیگِ " Grundriss der iranischen Philologie ( بخش سوم. پارسیِ میانه از کارل زالمان ) آمده است:
در زبانِ پارسیِ میانه برابر " مُفَتِش عقاید، دادورِ تفتیش عقاید، بازپرس، پرسشگر " که به زبانهای اروپایی " inquisitor " است، واژه یِ " ویجُستار" بکار می رفته است ( در این باره به دینکرد نگاهی بیاندازید ) .
...
[مشاهده متن کامل]

( ساختارِ این واژه را می توان با واژه یِ "ویراستار" همسنجی کرد ) .
واژه ی "ویجُستار" از سه تکواژ
1 - پیشوندِ " وی" : این پیشوند در پارسیِ نوین بیشتر به ریختِ " گُ " درآمده است؛
2 - " جُست" : بُن گذشته یِ " جُستَن/جوی - " و برابر با واژه یِ آلمانی " suchen" است ( جُستَن را می توان " جوییدن" هم بکار برد ) ؛
3 - پسوندِ " - آر "
. . . . . . . . .
پیشنهادِ واژه : از اینرو برای واژه یِ " تفتیش عقاید کردن " می توان واژه یِ " گُجُستَن/گُجوی - " یا "ویجُستن/ویجوی - " را پیشنهاد کرد که از نظر معنایی، چنانکه پیداست، بسیار واژه ای درخور است.
اکنون می توان از دلِ واژه یِ " گُجُستَن/ویجُستَن" واژگانِ بسیاری را بیرون کشید. برای نمونه : گُجویِش، ویجویِش و. . . .
. . . . . .
پَسگشت :
رویبرگِ 301 از نبیگ " Grundriss der iranischen Philologie ( بخش سوم. پارسیِ میانه از کارل زالمان )

ویجستن

بپرس