این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
پیشنهاد کاربران
وکیل مدافع شیطان ( به انگلیسی: The Devil's Advocate ) فیلمی هیجانی - معمایی آمریکایی به کارگردانی تیلور هاکفورد و محصول سال ۱۹۹۷ و شرکت برادران وارنر است. در این فیلم کیانو ریوز، آل پاچینو، شارلیز ترون و کانی نیلسن به ایفای نقش پرداختند و فیلم بر اساس رمانی به همین نام از اندرو نیدرمن ساخته شده است. ... [مشاهده متن کامل]
کوین لومکس ( کیانو ریوز ) ، وکیلی بسیار موفق در شهر جکسون ویل ایالت فلوریدا است که تاکنون در هیچ پرونده ای شکست نخورده است. در یکی از مراحل دفاع از موکلش که یک معلم مدرسه می باشد و به جرم کودک آزاری دستگیر شده، در سالن دادگاه متوجه می شود که موکلش گناه کار است. کوین صرفاً به خاطر برنده شدن در پروندهٔ دادگاهی به دفاع از حقوق مرد گناهکار می پردازد و نهایتاً برنده می شود. درجشن پیروزی وی، جان میلتون ( آل پاچینو ) به کوین پیشنهاد کار با حقوق بسیار عالی در شهر نیویورک می دهد. مادر کوین که یک راهبه است، به وی هشدار می دهد که زندگی در شهرهای بزرگ، همراه با آلوده شدن به گناه است اما کوین به حرف مادرش توجه نمی کند و به همراه همسرش مری آن ( شارلیز ترون ) ، به منهتن نقل مکان می کند. زندگی کوین در حال دگرگونی های بسیار و اشرافیت می گردد، اولین فردی که دفاع از حقوقش به او محول می گردد فردی است به نام فیلیپ مویز که به جرم قربانی کردن حیوان در خانهٔ خویش و عمل جادو و جمبل به دادگاه احضار شده است. کوین برای دفاع از موکل خود به قانون کوشر ( ذبح حیوانات به آیین دین یهود ) اشاره می کند و عمل موکل خود را به نوعی پیروی از دین و کیش او که حق آزاد هر فرد می باشد ربط می دهد. ساعات طولانی کار و تنها گذاشتن همسرش مری در آپارتمان ویلایی اهدایی توسط شرکت باعث افسردگی شدید مری و توهمی شدن او می گردد. مادر کوین برای دیدار فرزند و عروسش به نیویورک می آید و با جان میلتون در آسانسور آشنا می شود که او را پریشان می سازد. مادر کوین در حالی که به هم ریختگی و آشفتگی اوضاع زندگی پسرش را می بیند از او می خواهد که به فلوریدا برگردند اما کوین با عصبانیت پیشنهاد او را رد می کند. شخص دیگری که کوین به عنوان وکیل مدافع او انتخاب می شود، الکساندر کولین یک مرد میلیونر می باشد که به جرم قتل زن، فرزند و خدمتکارش در خانهٔ خویش مظنون اول پرونده می باشد. این پرونده وقت بیشتری از کوین را می گیرد و باعث تنهایی مطلق همسرش می گردد. در همین حین کوین از یکی از همکارانش به نام کریستابلا اندرولی خوشش می آید و حتی هنگام نزدیکی با مری، کریستابلا را می بیند که این رفتار او باعث آزار مری از کوین و دلسردی او می گردد.