وکد
لغت نامه دهخدا
وکد. [ وُ ] ( ع اِ ) سعی و جهد. ( اقرب الموارد ). کوشش و توانایی. ( منتهی الارب ). || کار: مازال ذلک وکدی ؛ ای فعلی. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
وکد و توکید به معنی محکم کردن است. . مراد از ایمان به قرینه آیه مابعد قسم و سوگند است و تأکید سوگند آن است که به آن قصد داشته باشی و با آن وظیفهای برایت معین کنی نه مثل والله وبالله گفتن از روی عدم قصد، چنانکه قرآن آن را سوگند لغو خوانده است و در «عقد» گذشت. یعنی سوگندها را پس از تأکید نشکنید. این لفظ فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.
وکد و توکید به معنی محکم کردن است. . مراد از ایمان به قرینه آیه مابعد قسم و سوگند است و تأکید سوگند آن است که به آن قصد داشته باشی و با آن وظیفهای برایت معین کنی نه مثل والله وبالله گفتن از روی عدم قصد، چنانکه قرآن آن را سوگند لغو خوانده است و در «عقد» گذشت. یعنی سوگندها را پس از تأکید نشکنید. این لفظ فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.
wikialkb: ریشه_وکد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید