وکبان

لغت نامه دهخدا

وکبان. [ وَ ک َ] ( ع مص ) وَکب. وُکوب. فراخ رفتن. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ). رفتن آهسته. ( تاج المصادر بیهقی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس