وکب
لغت نامه دهخدا
وکب. [ وَ ک َ] ( ع مص ) پدید آمدن رنگ رسیدگی در خرما. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). سیاه شدن رنگ خرما هنگام رسیدن آن. ( از اقرب الموارد ). || چرک شدن. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) سیاهی خرما چون پخته شود. || ریم و چرک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید