وک ء

لغت نامه دهخدا

وک ء. [ وَک ْءْ ] ( ع مص ) تکیه نمودن بر چیزی. || بانگ کردن ناقه به گرفتن درد زه. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۱(بار)
تَوَکُّؤ به معنی تکیه کردن است . گفت: آن عصای من است به آن تکیه می‏کنم و با آن به گوسفندانم برگ می‏تکانم. اِتِکاء: نشستن به حالت اطمینان و آرامش در مصباح و اقرب الموارد گوید: «اِتِکأَ اِتِکاءٍ: جَلَسَ مُتَمَکِنّاً» . مراد چنانکه در مصاح گفته نشستن به اطمینان است یعنی: سریرهایی که به اطمینان و آرامش روی آنها می‏نشینند. پس اتکاء به معنی نشستن با اطمینان و آرامش است گرچه به معنی تکیه کردن نیز آمده است . آنها و ازواجشان در سایه‏هایی بر تختها به اطمینان و آرامش خاطر نشسته‏اند در مجمع ذیل . متکّئین را متنّعمان فرموده و اضافه می‏کند: چرا به جای متنعمین متکئین فرموده؟ چون اتکاء مفید آن است که آنها در امن و راحت منعم‏اند که انسان تکیه نمی‏کند مگر در حال امن و سلامت. * . مُتَّکِئاً اسم مفعول است از اتکاء و آن چیزی است که به آن تکیه می‏کنند پشتی باشد یا سریر. در قرائت نادره آنرا «مُتْکاً» بر وزن قفل خوانده‏اند که به معنی ترنج است وبعضی آن را «مُتَّکاً» بدون همزه و مشدد خوانده‏اند. یعنی طعامیکه بریده می‏شود. به نظر نگارنده: مراد از «مُتَکَئاً» پشتی و بالش نیست بلکه منظور مجلسی است که با اطمینان و آرامش در آن می‏نشینند در مصباح آن را مجلس معنی کرده است معنی آیه چنین می‏شود: چون از مکر و گفتگوی زنان آگاه شد آنها را دعوت کرد و مجلسی برای آنهابیاراست و به هریک چاقویی داد - تا در خوردن میوه وطعام از آن استفاده کنند. ولی این طبیعی نخواهد بود که بگوییم: آنها را دعوت کرد وبر ایشان پشتی آماده نمود و اگر قرائت «مُتْکاً» به معنی ترنج مشهور بود آن کاملا مناسب به نظر میرسد.

پیشنهاد کاربران

بپرس