وژول

لغت نامه دهخدا

وژول. [ وَ ] ( اِ ) طعم شور، و در نسخه سروری به معنی شوربا آمده و آن با شین خواهد بود نه با زای فارسی [ ژ ]. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). رجوع به وُژول شود.

وژول. [ وُ ] ( اِ ) طعم و مزه شور و شوربا. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بجول و استخوان شتالنگ. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).کعب [ در زبان عربی ]. ( برهان ). بچول. ( انجمن آرا ).بژول. || شور و غوغا. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || تقاضا. ( برهان ). تقاضا و انگیز. ( انجمن آرا ).

فرهنگ معین

(وُ ) (اِ. ) ۱ - بجول ، استخوان پاشنة پا. ۲ - شور و غوغا.

فرهنگ عمید

۱. شوروغوغا.
۲. شتالنگ، کعب.

پیشنهاد کاربران

بپرس