وچر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فتوی - دستور حاکم شرع
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
رضا گلین شریف دینی
وچر ( vacher ) : به گویش مازندرانی یعنی چریدن علف است که عموماً در مورد دام ها به کار می رود. البته گاهی اوقات هم به معنای غارت کردن به کار می رود که خطالب به کسی است.
وچر ( vacher ) : به گویش مازندرانی یعنی چریدن علف است که عموماً در مورد دام ها به کار می رود. البته گاهی اوقات هم به معنای غارت کردن به کار می رود که خطالب به کسی است.
وچر، فتوی. از واژه یاب ابوالقاسم پرتو و دهخدا
در زبان لکی وَچِڕ یعنی کلمه
اما امروزه مردم لک با تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر زبان فارسی به آن کلیمه می گویند. . .
اما امروزه مردم لک با تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر زبان فارسی به آن کلیمه می گویند. . .