وول وول کردن

لغت نامه دهخدا

وول وول کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ،جنبیدن ( بی صدا ). تکان خوردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

(مصدر ) جنبین ( بی صدا ) تکان خوردن .

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) جنبیدن (بی صدا )، تکان خوردن .

پیشنهاد کاربران

درباره یِ ریشه یِ واژه یِ "وول" در زبانِ پارسی:
"وول یا وُل" برآمده از واژه یِ " وَرت یا وَرد" که بُنِ کارواژه یِ "ورتیدن یا وردیدن" است، می باشد.
در زبانِ پارسیِ میانه، "ورتیدن یا وردیدن" به چمِ " چرخیدن، تغییریافتن، گشتن، گردیدن، سرگردان بودن" می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

دگرگونیِ آواییِ ( "رت یا رد" به "ل" ) را در واژگانِ زیر داریم:
وَرد . . . . وَل، وُل، گُل
آمرد. . . . آمُل
سرد. . . . سال
سردار. . . . سالار
پرت. . . . . پُل
مهرداد. . . . . میلاد
و در واژگانی همچون "پَرت و پلا" و. . . .
بهمچنین واژه یِ "وَرت یا وَرد" نیز به "وول یا وُل" در واژگانی همچون "وول خوردن یا وول زدن یا وول وول کردن" در آمده است.

بپرس