وول خوردن


معنی انگلیسی:
fidget, squirm, tumble, welter, wiggle, wigwag

لغت نامه دهخدا

وول خوردن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) جنبیدن. تکان خوردن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). || در هم تپیدن و چپیدن ( جمعیت ). ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱- جنبیدن تکان خوردن : (( زن در جای خود وول خورد جمع و جور تر نشست ... ) ) ۲- در هم تپیدن وچپیدن (جمعیت ) .

مترادف ها

wiggle (فعل)
تکان دادن، لولیدن، جنبیدن، وول خوردن

wobble (فعل)
مردد بودن، تلو تلو خوردن، جنبیدن، وول خوردن، لنگ بودن، مثل لرزانک تکان خوردن، لق بودن

پیشنهاد کاربران

گرچه دوستمان درباره گشتن. ر/د به ل راست گفتند با اینهمه وول از ور/فر/قر/قل/پر/گر امده و د و ت در گشت/ورت/غلت افزوده مصدری است. و ریشه انها نیز گر/قل است
وول/وور، قل، قلقلی، قر، قرقره، ور، فر، فرفره، پر، پرپرگ، غلت، گرد، تُر، وشت/ورت
...
[مشاهده متن کامل]

گلوله، گلور ( در فارس به گلوله گویند )
اینها را ساده بی نوشتن صدا مینویسیم
ول/ور/قل/قر/فر/پر/گر/تر
اینها همه یکیست، وهمانگونه که از گشتن نیز پیداست د/ت در گرد/گشت/غلت افزوده مصدری است و ریشه گشتن، گر است و نه گرد.

درباره یِ ریشه یِ واژه یِ "وول" در زبانِ پارسی:
"وول یا وُل" برآمده از واژه یِ " وَرت یا وَرد" که بُنِ کارواژه یِ "ورتیدن یا وردیدن" است، می باشد.
در زبانِ پارسیِ میانه، "ورتیدن یا وردیدن" به چمِ " چرخیدن، تغییریافتن، گشتن، گردیدن، سرگردان بودن" می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

دگرگونیِ آواییِ ( "رت یا رد" به "ل" ) را در واژگانِ زیر داریم:
وَرد . . . . وَل، وُل، گُل
آمرد. . . . آمُل
سرد. . . . سال
سردار. . . . سالار
پرت. . . . . پُل
مهرداد. . . . . میلاد
و در واژگانی همچون "پَرت و پلا" و. . . .
بهمچنین واژه یِ "وَرت یا وَرد" نیز به "وول یا وُل" در واژگانی همچون "وول خوردن یا وول زدن یا وول وول کردن" در آمده است.

در واقع وول خوردن مثل همون لول خوردنه.
زیاد تکون خوردن یا جنبیدن
shift
۱ ) جم خوردن
وول خوردن
۲ ) جابجا شدن
تعویض مکان و. . . کردن

بپرس