وه


معنی انگلیسی:
oh, alas, aha, oh!, alas!, o that!

لغت نامه دهخدا

وه. [ وَه ْ ] ( صوت ) کلمه ای است که در محل تحسین گویند، و آن را مکرر نیز کنند. ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ). کلمه ای است که در محل انتعاش طبیعت به طریق تحسین گویند. ( برهان ). کلمه تعجب و تحسین و افسوس. ( غیاث اللغات ). کلمه ای است دال بر تحسین و تعجب و شگفتی :
وه که سدّ ره من جان و دل است
که به سد ره مقری خواهم داشت.
خاقانی.
وه که به یک بار پراکنده شد
آنچه به عمری بُدَم اندوخته.
سعدی.
وه که گر مرده بازگردیدی
در میان قبیله و پیوند
رد میراث سخت تر بودی
وارثان را زمرگ خویشاوند.
سعدی.
وه چه بخت است این که گر جام شراب آرم به دست
میشود بردست من از بخت وارون آبله.
وحشی.
وه چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی.
ایرج میرزا.

وه. [ وَه ه ] ( ع اِ ) اندوه. ( منتهی الارب ). حزن. ( از اقرب الموارد ). گویند: وَه من هذا؛ به تنوین ، یعنی وَه ، چون اف اف. ( از منتهی الارب ).

وه. [ وِه ْ ] ( ص ) به. نیک. ( حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ فارسی

کلمه تعجب درمقام شگفتی ازخوبی وزیبایی، به به، به، نیک، خوب
(صفت ) نیک .
اندوه حزن .

فرهنگ معین

(وِ ) (ص . ) بِه ، نیک .
(وَ ) (صت . ) کلمه ای است دال بر: الف - تعجب ، شگفتی . ب - تحسین ، آفرین .

فرهنگ عمید

در هنگام تعجب از خوبی و زیبایی چیزی گفته می شود: وه چه خوب آمدی صفا کردی / چه عجب شد که یاد ما کردی (ایرج میرزا: ۲۰۴ ).
به، نیک، خوب.

گویش مازنی

/ve/ برای & او وی & او

مترادف ها

oh! (صوت)
به، وه، ها، اوه

hey! (صوت)
هی، اهای، ای، وه، هلا، های

پیشنهاد کاربران

رووِ یا رووه نام روستایی باستانی در منطقه پلنگ دره که به دلیل اشتباهات تقسیمات کشوری دو تکه شده و نیمی از این منطقه در استان قم و نیمی در استان مرکزی قرار دارد در حالیکه هیچ قرابت فرهنگی و زبانی با شهرستان خود یعنی دلیجان ندارد به همین دلیل درکی از زبان و فرهنگ مردم این روستا ندارند و کلمات آن در نوشتار اداری به دلیل بیسوادی دگرگونی زیادی پیدا کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

برای نمونه نام روستا رووه است از واژگان رو به معنی شکار و وِه یا وِ معنی به و نیک و در کل به معنی شکارگاه است و به دلیل ناتوانی در تلفظ آن را راوه می نویسند و میخوانند که بی مفهوم است.
همچنین دولی که نام پارسی دختران ایرانیست و الان در هند بسیار رایج است را به دلیل ناتوانی در ادای واژه دالی میخوانند و می نویسند که بی معنا و بی مفهوم است.

مخفف وا
عجب
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
اوه
تعجب از چیزی
ببشتر برای وزن گرفتن شعر و جمله

بپرس