[ویکی فقه] بُحْتُری، ابوعباده ولید بن عُبَیْد (اللّه)، شاعر و مؤلف منتخباتِ شعر عرب (۲۰۶ـ۲۸۴) است.
در مَنْبِجْ و در خانواده ای از بحتر، شاخه ای از قبیله طَیّ، به دنیا آمد (برخی زادگاه او را روستایی مجاور منبج به نام خُرْدُفنه می دانند).
بحتری هرگز پیوند خود را با زادگاهش نگسست، بلکه با ثروت سرشاری که طی سالیان دراز از راه شاعری دربار فراهم آورده بود املاک فراوانی در آن شهر خرید و با استفاده از اصل و نسب خود مناسبات پرمنفعتی نیز با اولیای امور برقرار کرد.
دیدار بحتری با ابوتمّام
نخستین آثار شعریش را (۲۲۳ـ۲۲۶) وقف ستایش قبیله خود کرد و آنگاه به جستجوی ممدوحی برخاست تا سرانجام با ابوسعید یوسف بن محمد مشهور به ثَغْری، از فرماندهان قبیله طی، آشنا شد و در خانه او با ابوتمّام شاعر، که او نیز ادّعای طایی بودن داشت، دیدار کرد.
ابوتمّام مجذوب استعداد بحتری جوان شد و ظاهراً او را به عنوان مدیحه سرا به بزرگان مَعَرَّةُ النُعمان معرفی کرد و آنان به قولی ۰۰۰، ۴ درهم مقرری برای او تعیین کردند، اما از سروده های او در این دوره نشانی نمانده است.
مدح بزرگان بغداد بوسیله بحتری
به هرحال، دیری نپایید که بحتری به ابوتمّام پیوست و در سلک مقرّبان ممدوح او، مالک بن طوق والی جزیره، درآمد و در ملازمت ابوتمّام به بغداد رفت و در آن جا به حلقه های درس علمای مشهور (بویژه ابن اعرابی) پیوست و به یادگیری شیوه رفتار و زندگی در پایتخت همت گماشت و به امید راهیابی در دربار خلیفه ، به مدح بزرگان پرداخت.
اما نزد ابن زیّات توفیق چندانی حاصل نکرد و ناچار به خانواده ای از قبیله خویش به نام بنوحُمَیْد، که برخی از اعضای آن در بغداد جاه و منزلت داشتند، پیوست و قصایدی چند به نام ابونَهْشَل، بزرگ این خانواده، سرود و در ۲۳۰، همزمان با ابوتمّام، عراق را ترک کرد تا بار دیگر به ثغری، که در آن زمان در موصل بود، بپیوندد.
ناسپاسی بحتری
...
در مَنْبِجْ و در خانواده ای از بحتر، شاخه ای از قبیله طَیّ، به دنیا آمد (برخی زادگاه او را روستایی مجاور منبج به نام خُرْدُفنه می دانند).
بحتری هرگز پیوند خود را با زادگاهش نگسست، بلکه با ثروت سرشاری که طی سالیان دراز از راه شاعری دربار فراهم آورده بود املاک فراوانی در آن شهر خرید و با استفاده از اصل و نسب خود مناسبات پرمنفعتی نیز با اولیای امور برقرار کرد.
دیدار بحتری با ابوتمّام
نخستین آثار شعریش را (۲۲۳ـ۲۲۶) وقف ستایش قبیله خود کرد و آنگاه به جستجوی ممدوحی برخاست تا سرانجام با ابوسعید یوسف بن محمد مشهور به ثَغْری، از فرماندهان قبیله طی، آشنا شد و در خانه او با ابوتمّام شاعر، که او نیز ادّعای طایی بودن داشت، دیدار کرد.
ابوتمّام مجذوب استعداد بحتری جوان شد و ظاهراً او را به عنوان مدیحه سرا به بزرگان مَعَرَّةُ النُعمان معرفی کرد و آنان به قولی ۰۰۰، ۴ درهم مقرری برای او تعیین کردند، اما از سروده های او در این دوره نشانی نمانده است.
مدح بزرگان بغداد بوسیله بحتری
به هرحال، دیری نپایید که بحتری به ابوتمّام پیوست و در سلک مقرّبان ممدوح او، مالک بن طوق والی جزیره، درآمد و در ملازمت ابوتمّام به بغداد رفت و در آن جا به حلقه های درس علمای مشهور (بویژه ابن اعرابی) پیوست و به یادگیری شیوه رفتار و زندگی در پایتخت همت گماشت و به امید راهیابی در دربار خلیفه ، به مدح بزرگان پرداخت.
اما نزد ابن زیّات توفیق چندانی حاصل نکرد و ناچار به خانواده ای از قبیله خویش به نام بنوحُمَیْد، که برخی از اعضای آن در بغداد جاه و منزلت داشتند، پیوست و قصایدی چند به نام ابونَهْشَل، بزرگ این خانواده، سرود و در ۲۳۰، همزمان با ابوتمّام، عراق را ترک کرد تا بار دیگر به ثغری، که در آن زمان در موصل بود، بپیوندد.
ناسپاسی بحتری
...
wikifeqh: ولیدبن_عبیدالله_بحتری