ولی ده

لغت نامه دهخدا

( ولیدة ) ولیدة. [ وَ دَ ] ( ع ص ، اِ ) کودک مادینه. ( از منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). دخترزاده. ( مهذب الاسماء ). || پرستار. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || کنیز. ( اقرب الموارد ). ج ، ولائد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). || زن مولوده میان عرب. ( منتهی الارب ). المولودة بین العرب. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

کودک مادینه دختر زاده

پیشنهاد کاربران

بپرس