ولول

پیشنهاد کاربران

وَلوَلَ: فریاد و آه و ناله کرد، واویلا گفت، شیون و زاری کرد
فعل رباعی مجرّد، مصدر: ولولَه، وَلوال
وَلّ وَل : در هیچ لغت نامه ی معتبری با فتح واو دیده نشد ظاهرابرای تاکید بر زیبایی وشکوه ستاره هادرکلیدر به کار رفته.
نمونه: ستاره ها، قندیل های نقره از تن شب آونگ بودند. وَلّ وَل. ( کلیدر ج ۱ص۸۲ )
وَل وَل : تلالو ، درخشش ، مثل درخشش پارچه یا آتش ، جلا . در زبان سکایی