لغت نامه دهخدا
ولنگ و واز. [ وِ ل ِ / ل َ گ ُ ]( ص مرکب ، از اتباع ) گَل و گشاد. باز و گشاده. چهارطاق : در را ولنگ و واز گذاشته و رفته بود. || بی حساب وکتاب. بی نظم ونسق. بی ضبطوربط. بی قیدوبند.
فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱- گل و گشاد :( در را ولنگ و واز گذاشته و رفته بود. ) ۲ - بی حساب و کتاب بی نظم و نسق .
فرهنگ معین
(وِ لِ گُ ) (ص مر. ) (عا. ) ۱ - گَل و گُشاد. ۲ - بی حساب و کتاب ، بی بند و بار.