وُلْتِر، فِرانْسوا ماری اَروئِه (۱۶۹۴ـ۱۷۷۸)(Voltaire, Francois-Marie Aroet)
وُلْتِر، فِرانْسوا ماری اَروئِه
ادیب و فیلسوف فرانسوی. در خانواده ای مرفه در پاریس به دنیا آمد و در مدرسۀ یسوعی لوئی کبیر درس خواند. جوانی پرشروشور بود و قلم هجوآمیزش او را دوبار به باستیل انداخت و موجب تبعیدش به هلند (۱۷۱۳) و انگلستان (۱۷۲۶ـ۱۷۲۹) شد. در ۱۷۲۹ به فرانسه بازگشت اما چاپ نامه های فلسفی (۱۷۳۴) و ستایش از روحیۀ آزادی خواهانۀ انگلیسی، او را دوباره از وطن فراری داد. از این پس زندگی یک مسافر را در پیش گرفت و در بلژیک، هلند و پروس اقامت کرد، اما بیشتر در لورن در کنار بانوی دانشمندی به نام مادام دو شاتله زندگی می کرد. از ۱۷۴۴ تا ۱۷۴۷ در پاریس بود و به عنوان عضو آکادمی فرانسه و مورخ پادشاه برگزیده شد. در ۱۷۵۵ در قصری نزدیک ژنو زندگی کرد و مقاله دربارۀ آداب و روحیۀ ملت ها (۱۷۵۶) و کاندید (خوشبینی) (۱۷۵۹) و فرهنگ فلسفی (۱۷۶۴) را به چاپ رساند. از نو اقامت در فرانسه را برگزید اما تا اندک زمانی قبل از مرگش به پاریس بازنگشت. ولتر که در عصر پیکارهای فلسفی می زیست، برترین چهرۀ فرانسوی روشنگری و شجاع ترین نمایندۀ نسل خویش در مبارزه برای آزادی و رواداری برشمرده می شد. فلسفۀ ولتر نظام مند نبود. او اندیشه هایش را در قالبی انتقادی و اغلب هجوآمیز بیان می کرد شیفتۀ جامعه و رژیم سیاسی انگلستان بود و برخلاف روسو، نه از دموکراسی، بلکه از آزادی خواهی روشن بینانه طرفداری می کرد که بیان گر آرمان های بورژوایی بود. اندیشه های فلسفی او تلفیقی از علم، تجربه گرایی و دین بود و در مبارزه برای شکیباییِ عقیدتی، با تکیه بر مبانی شکاکیت و نسبی گرایی، به نقد نظام های مابعدطبیعی می پرداخت (مثلاً هجو خوش بینی لایب نیتس در کاندید) به عقیدۀ ولتر، خرد فلسفی باید همانند روش نیوتون، خود را به پیروی از تجربه برای شناخت جهان محدود کند و همچون لاک تاریخ طبیعی نَفْس را بنگارد و ضرورت خالقی الهی را برای نظم عالم تصدیق کند، نه همچون دکارت که در باب نفس قصه می پرداخت. اما در عین حال به عنوان یک دئیست (خداباور) با دین سازمان یافتۀ مسیحیت به شدت دشمنی می ورزید، زیرا آثار ویرانگر و فاجعه آمیزش را در زمان خود شاهد بود و بر آن بود که کسانی که می توانند یاوه ها را به آدمی بباورانند، می توانند او را به ارتکاب اَعمال قساوت بار نیز وادار کنند. گرچه شهرت ولتر به عنوان فیلسوف با آوازه اش به عنوان ادیب برابری نمی کند، اما نمونۀ بارز فیلسوف متعهد و انسان گرای آزادمنش شمرده می شود. او تاریخ نگار هم بود و به ترقی انسان اعتقاد داشت، اما، هم با تفسیر تاریخ برپایۀ مشیت الهی به شیوه بوسوئه و هم با تاریخ نگاریِ صرفاً سیاسی و نظامی، مخالف بود. به اعتقاد او، تاریخ تمدن را باید با استناد به گسترده ترین منابع نوشت و از همین رو از پیش گامان تاریخ نگاری جدید به شمار می آید.
وُلْتِر، فِرانْسوا ماری اَروئِه
ادیب و فیلسوف فرانسوی. در خانواده ای مرفه در پاریس به دنیا آمد و در مدرسۀ یسوعی لوئی کبیر درس خواند. جوانی پرشروشور بود و قلم هجوآمیزش او را دوبار به باستیل انداخت و موجب تبعیدش به هلند (۱۷۱۳) و انگلستان (۱۷۲۶ـ۱۷۲۹) شد. در ۱۷۲۹ به فرانسه بازگشت اما چاپ نامه های فلسفی (۱۷۳۴) و ستایش از روحیۀ آزادی خواهانۀ انگلیسی، او را دوباره از وطن فراری داد. از این پس زندگی یک مسافر را در پیش گرفت و در بلژیک، هلند و پروس اقامت کرد، اما بیشتر در لورن در کنار بانوی دانشمندی به نام مادام دو شاتله زندگی می کرد. از ۱۷۴۴ تا ۱۷۴۷ در پاریس بود و به عنوان عضو آکادمی فرانسه و مورخ پادشاه برگزیده شد. در ۱۷۵۵ در قصری نزدیک ژنو زندگی کرد و مقاله دربارۀ آداب و روحیۀ ملت ها (۱۷۵۶) و کاندید (خوشبینی) (۱۷۵۹) و فرهنگ فلسفی (۱۷۶۴) را به چاپ رساند. از نو اقامت در فرانسه را برگزید اما تا اندک زمانی قبل از مرگش به پاریس بازنگشت. ولتر که در عصر پیکارهای فلسفی می زیست، برترین چهرۀ فرانسوی روشنگری و شجاع ترین نمایندۀ نسل خویش در مبارزه برای آزادی و رواداری برشمرده می شد. فلسفۀ ولتر نظام مند نبود. او اندیشه هایش را در قالبی انتقادی و اغلب هجوآمیز بیان می کرد شیفتۀ جامعه و رژیم سیاسی انگلستان بود و برخلاف روسو، نه از دموکراسی، بلکه از آزادی خواهی روشن بینانه طرفداری می کرد که بیان گر آرمان های بورژوایی بود. اندیشه های فلسفی او تلفیقی از علم، تجربه گرایی و دین بود و در مبارزه برای شکیباییِ عقیدتی، با تکیه بر مبانی شکاکیت و نسبی گرایی، به نقد نظام های مابعدطبیعی می پرداخت (مثلاً هجو خوش بینی لایب نیتس در کاندید) به عقیدۀ ولتر، خرد فلسفی باید همانند روش نیوتون، خود را به پیروی از تجربه برای شناخت جهان محدود کند و همچون لاک تاریخ طبیعی نَفْس را بنگارد و ضرورت خالقی الهی را برای نظم عالم تصدیق کند، نه همچون دکارت که در باب نفس قصه می پرداخت. اما در عین حال به عنوان یک دئیست (خداباور) با دین سازمان یافتۀ مسیحیت به شدت دشمنی می ورزید، زیرا آثار ویرانگر و فاجعه آمیزش را در زمان خود شاهد بود و بر آن بود که کسانی که می توانند یاوه ها را به آدمی بباورانند، می توانند او را به ارتکاب اَعمال قساوت بار نیز وادار کنند. گرچه شهرت ولتر به عنوان فیلسوف با آوازه اش به عنوان ادیب برابری نمی کند، اما نمونۀ بارز فیلسوف متعهد و انسان گرای آزادمنش شمرده می شود. او تاریخ نگار هم بود و به ترقی انسان اعتقاد داشت، اما، هم با تفسیر تاریخ برپایۀ مشیت الهی به شیوه بوسوئه و هم با تاریخ نگاریِ صرفاً سیاسی و نظامی، مخالف بود. به اعتقاد او، تاریخ تمدن را باید با استناد به گسترده ترین منابع نوشت و از همین رو از پیش گامان تاریخ نگاری جدید به شمار می آید.
wikijoo: ولتر،_فرانسوا_ماری_ارویه_(۱۶۹۴ـ۱۷۷۸)