وِلاسْکِز، دیِه گو رودْریگِس (۱۵۹۹ـ۱۶۶۰)(Velazquez, Diego Rodriguez)
تک چهره پاپ اینوکنتیوس دهم، اثر دیه گو ولاسکز
تک چهره پاپ اینوکنتیوس دهم، اثر دیه گو ولاسکز
نقاش اسپانیایی. از برجسته ترین هنرمندان قرن ۱۷، و نقاش دربار فیلیپ چهارم در مادرید بود. علاوه بر تک چهره های بسیاری که از اعضای خاندان سلطنتی کشید، آثاری با مضامین دیگر، ازجمله دینی، صحنه های زندگی روزمره، و غیره خلق کرد. تابلوی ندیمه ها (۱۶۵۶؛ پرادو، مادرید) از شاخص ترین نقاشی هایش، و تابلوی زنان در حال نیمرو پختن (۱۶۱۸، نگارخانۀ ملی اسکاتلند، ادینبورگ) نمونۀ گزیده ای از آثارش با مضمون زندگی روزمره است. در سرتاسر دورۀ هنرآفرینی اش، واقع گرایی بنیاد هنرش بود، اما وسایلی که در بیان رویکرد خود به واقعیت برگزید روزبه روز ظرافت بیشتری یافتند. رنگ در آثارش سردتر و قلم موکاری هایش آزادانه تر شد، چنان که در آخرین تابلوهایش ضربات قلم مو از نزدیک خالی از معنا به نظر می رسند، اما از فاصلۀ مناسب، شکل ها و فضاهایی می سازند که رنگ و فضای آن ها به طرز شگفت آوری طبیعی است؛ این کیفیت در تابلوی ندیمه ها به اوج می رسد. در آثار ولاسکز بلوغ فنی با تعمیق روان شناختی روزافزونی همراه شد. در هر مدلی که نقاشی می کرد، خواه قدرتمندترین مرد دنیا در زمان خود یعنی پادشاه اسپانیا، و خواه کوتوله های دربارش، صداقت، تعهد، و احترام به انسانیّت را یکسان به کار می بست. تک چهرۀ پاپ اینوکنتیوس دهم (۱۶۵۰؛ نگارخانۀ دوریا پامفیلی، رم)، از بزرگ ترین دستاورهای او در تک چهره سازی است. از دیگر آثار مهم اوست: تسلیم برِدا (۱۶۳۴ـ۱۶۳۵؛ پرادو)، از برجسته ترین نقاشی های تاریخی معاصرِ ولاسکز؛ ونوس روکبی (ح ۱۶۴۸؛ نگارخانۀ ملی لندن)، نخستین نقاشی پیکر برهنۀ اسپانیایی؛ و تک چهره هایفیلیپ چهارم (نگارخانۀ ملی، لندن) و خوان دِ پارخا (۱۶۵۰؛ موزۀ متروپولیتن، نیویورک). ولاسکز در سویل به دنیا آمد. نخست از فرانسیسکو د اِررا هنر آموخت، و سپس معلم فرزانه تری همچون فرانسیسکو پاچکو را برگزید که در ۱۶۱۸ با دخترش خوانا ازدواج کرد. نخستین آثارش در سویل،بودگون ها («نقاشی های آشپزخانه ای»)، از نوع رایج در آن زمان بودند؛ این زمره آثار، پیکره های دهقانی و نقش اشیای دقیقی را دربرمی گیرند، که از «طبیعت گرایی» کاراوادجو متأثرند. در ۱۶۲۲ ولاسکز مدت کوتاهی به مادرید رفت. سال بعد توسط وزیر فیلیپ چهارم به مادرید فراخوانده شد، و توفیقی آنی به دست آورد، و بی درنگ به مقام نقاش دربار منصوب گردید. تابلوی دائم الخمرها (۱۶۲۹؛ پرادو) او را به شهرت رساند. در همین زمان روبنس را در مادرید ملاقات کرد، و از سفر اول خود به ایتالیا (۱۶۲۹ـ۱۶۳۱) تأثیر پذیرفت. از آثار نقاشان بزرگ ونیز اتود برداشت و سپس به رم و ناپل رفت، و با خوزه دِ ریبرا آشنا شد. تابلوی کورۀ آهنگری وولکان (ح ۱۶۳۰؛ پرادو) تلفیقی است از مضمون اسطوره ای در قالب ایتالیایی با واقع گرایی اسپانیایی. تک چهره سازی ولاسکز از پاپ اینوکنتیوس دهم، طرح منظرۀ باغ های ویلای مدیچی (پرادو) و ونوس روکبی، به قصد تقلید از تیسین، حاصل سفر دوم ولاسکز به ایتالیا بود (برای خرید آثار نقاشی و کسب اطلاعاتی برای تشکیل یک آکادمی سلطنتی در اسپانیا به این سفر رفت). تأثیر سریع ولاسکز در اسپانیا اندک بود، هرچند گویا بعدها «رامبرانت، ولاسکز، و طبیعت» را منابع الهام خود خواند، و نقاشان بزرگ دیگری همچون مانه از هنرش تأثیر پذیرفتند.
تک چهره پاپ اینوکنتیوس دهم، اثر دیه گو ولاسکز
تک چهره پاپ اینوکنتیوس دهم، اثر دیه گو ولاسکز
نقاش اسپانیایی. از برجسته ترین هنرمندان قرن ۱۷، و نقاش دربار فیلیپ چهارم در مادرید بود. علاوه بر تک چهره های بسیاری که از اعضای خاندان سلطنتی کشید، آثاری با مضامین دیگر، ازجمله دینی، صحنه های زندگی روزمره، و غیره خلق کرد. تابلوی ندیمه ها (۱۶۵۶؛ پرادو، مادرید) از شاخص ترین نقاشی هایش، و تابلوی زنان در حال نیمرو پختن (۱۶۱۸، نگارخانۀ ملی اسکاتلند، ادینبورگ) نمونۀ گزیده ای از آثارش با مضمون زندگی روزمره است. در سرتاسر دورۀ هنرآفرینی اش، واقع گرایی بنیاد هنرش بود، اما وسایلی که در بیان رویکرد خود به واقعیت برگزید روزبه روز ظرافت بیشتری یافتند. رنگ در آثارش سردتر و قلم موکاری هایش آزادانه تر شد، چنان که در آخرین تابلوهایش ضربات قلم مو از نزدیک خالی از معنا به نظر می رسند، اما از فاصلۀ مناسب، شکل ها و فضاهایی می سازند که رنگ و فضای آن ها به طرز شگفت آوری طبیعی است؛ این کیفیت در تابلوی ندیمه ها به اوج می رسد. در آثار ولاسکز بلوغ فنی با تعمیق روان شناختی روزافزونی همراه شد. در هر مدلی که نقاشی می کرد، خواه قدرتمندترین مرد دنیا در زمان خود یعنی پادشاه اسپانیا، و خواه کوتوله های دربارش، صداقت، تعهد، و احترام به انسانیّت را یکسان به کار می بست. تک چهرۀ پاپ اینوکنتیوس دهم (۱۶۵۰؛ نگارخانۀ دوریا پامفیلی، رم)، از بزرگ ترین دستاورهای او در تک چهره سازی است. از دیگر آثار مهم اوست: تسلیم برِدا (۱۶۳۴ـ۱۶۳۵؛ پرادو)، از برجسته ترین نقاشی های تاریخی معاصرِ ولاسکز؛ ونوس روکبی (ح ۱۶۴۸؛ نگارخانۀ ملی لندن)، نخستین نقاشی پیکر برهنۀ اسپانیایی؛ و تک چهره هایفیلیپ چهارم (نگارخانۀ ملی، لندن) و خوان دِ پارخا (۱۶۵۰؛ موزۀ متروپولیتن، نیویورک). ولاسکز در سویل به دنیا آمد. نخست از فرانسیسکو د اِررا هنر آموخت، و سپس معلم فرزانه تری همچون فرانسیسکو پاچکو را برگزید که در ۱۶۱۸ با دخترش خوانا ازدواج کرد. نخستین آثارش در سویل،بودگون ها («نقاشی های آشپزخانه ای»)، از نوع رایج در آن زمان بودند؛ این زمره آثار، پیکره های دهقانی و نقش اشیای دقیقی را دربرمی گیرند، که از «طبیعت گرایی» کاراوادجو متأثرند. در ۱۶۲۲ ولاسکز مدت کوتاهی به مادرید رفت. سال بعد توسط وزیر فیلیپ چهارم به مادرید فراخوانده شد، و توفیقی آنی به دست آورد، و بی درنگ به مقام نقاش دربار منصوب گردید. تابلوی دائم الخمرها (۱۶۲۹؛ پرادو) او را به شهرت رساند. در همین زمان روبنس را در مادرید ملاقات کرد، و از سفر اول خود به ایتالیا (۱۶۲۹ـ۱۶۳۱) تأثیر پذیرفت. از آثار نقاشان بزرگ ونیز اتود برداشت و سپس به رم و ناپل رفت، و با خوزه دِ ریبرا آشنا شد. تابلوی کورۀ آهنگری وولکان (ح ۱۶۳۰؛ پرادو) تلفیقی است از مضمون اسطوره ای در قالب ایتالیایی با واقع گرایی اسپانیایی. تک چهره سازی ولاسکز از پاپ اینوکنتیوس دهم، طرح منظرۀ باغ های ویلای مدیچی (پرادو) و ونوس روکبی، به قصد تقلید از تیسین، حاصل سفر دوم ولاسکز به ایتالیا بود (برای خرید آثار نقاشی و کسب اطلاعاتی برای تشکیل یک آکادمی سلطنتی در اسپانیا به این سفر رفت). تأثیر سریع ولاسکز در اسپانیا اندک بود، هرچند گویا بعدها «رامبرانت، ولاسکز، و طبیعت» را منابع الهام خود خواند، و نقاشان بزرگ دیگری همچون مانه از هنرش تأثیر پذیرفتند.
wikijoo: ولاسکز،_دیه_گو_رودریگس_(۱۵۹۹ـ۱۶۶۰)