ولاء

/valA/

لغت نامه دهخدا

ولاء. [ وِ ] ( ع مص ) موالاة. پیاپی کردن. دمادم کردن : ولاء بین دو امر؛ پیاپی کردن دوکار را. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || پیوست یکدیگر کردن. ( منتهی الارب ). پیوستگی کردن میان دو چیز. پیوستگی با هم نمودن. || دوستی با هم نمودن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). دوستی کردن با کسی. || کنار کردن بعضی گوسفندان را از بعضی دیگر و جدا کردن. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) پیوستگی. || دوستی. مصادقه. || توالی اجرای امری. || پیروی عملی به عملی هنگام تطهیر [ وضو ] به نحوی که نخستین عضوی که تطهیر شد در فصل اعتدال هوا خشک نشود، و در خزانه گفته که ولاء آن است که هنگام وضوء دراثنای شستن دست و روی و مسح سر و پای به هیچ عمل دیگر نباید خود را مشغول داشت. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || ملک و پادشاهی. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) میراثی که شخص به سبب آزاد ساختن کسی که در ملک او بوده است یا به سبب عقد موالات استحقاق پیدا میکند. ( اقرب الموارد ) ( تعریفات سید جرجانی ).
- ولاء جریره . رجوع به وَلاء شود.
- ولاء عتق . رجوع به مدخل بعد شود.

ولاء. [ وَ ] ( ع اِمص ) دوست داری. ( منتهی الارب ). محبت. ( اقرب الموارد ) ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || یاری و نصرت.( از اقرب الموارد ). || مُلک و پادشاهی. ( منتهی الارب ). || مِلک. ( از اقرب الموارد ). || آزادی. ( منتهی الارب ). حدیث : نهی عن بیع الولاء. و از شافعی است که : لا ولاء الا للمعتق. ( از منتهی الارب ). || قرب و نزدیکی. ( اقرب الموارد ) ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || قرابت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و شرعاً به معنی قرابت حکمیه ای است که از عتق یا از موالات حاصل می شود. قرابت حاصله از عتق را ولاءالعتاقة و ولاءالنعمة نامند و دومی ، یعنی قرابت حاصله از موالات را ولاءالموالات گویند. و فقها ولاء را گاه بر میراثی که به سبب عقد موالات و ولاء عتق پیدا می شود اطلاق می کنند. برای تفصیل بیشتر رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی شود.

فرهنگ معین

(وِ ) [ ع . ] (ق . ) ۱ - پی در پی . ۲ - ترتیب ، منوال .

پیشنهاد کاربران

نظر شهید مطهری در مورد : واژه ولاء :
( ( مطلبی در دین مقدس اسلام که دینی‏ اجتماعی است مورد تأکید و اصرار واقع شده است به نام موالات مؤمنین‏ یکدیگر را ، و در مقابل ، دستور رسیده است به منع موالات مؤمنین و مسلمین کافران را . اتفاقا چندی پیش در مقاله‏ای که چاپ شده است تحت‏ عنوان " ولاءها و ولایتها " این مطلب را تا حدی تشریح کردم . حالا به‏ مناسبت این آیات ، توضیحی راجع به این کلمه عرض می‏کنم . معنی کلمه " ولاء " که " ولایت " و " تولی " که به غلط تولی‏ می‏گوئیم و " ولی " و " مولا " و غیره همه از این کلمه مشتق شده است‏ " اتصال و نزدیکی " است . وقتی که دو چیز یا دو شخص به یکدیگر آنچنان‏ نزدیک باشند که در میان آنها فاصله‏ای وجود نداشته باشد ، عرب این را " توالی " می‏نامد ، کما اینکه ما در اصطلاح فارسی کلمه " توالی " را در جایی به کار می‏بریم که دو چیز بلافاصله پشت سر یکدیگر باشند یعنی بینشان‏ فاصله نباشد . ولی وقتی می‏گویند مسلمین باید نسبت به یکدیگر ولایت داشته‏ باشند یا ولاء یکدیگر را داشته باشند مقصود این نیست که بدنهاشان به‏ یکدیگر نزدیک باشد ، بلکه مقصود این است که روحهاشان به یکدیگر نزدیک‏ باشد و روابط اجتماعیشان با یکدیگر روابط نزدیک باشد . و لهذا مثلا این‏ که یک کسی عانت بکند دیگری را ، کمک بدهد به دیگری ، خودش یک‏ ارتباطی است ، یک اتصالی است ، یک پیوند است ، نوعی ولایت است که‏
...
[مشاهده متن کامل]

در قرآن " ولاء " نامیده می‏شود . یعنی یکدیگر را کمک بدهید . ولاء یکدیگر را داشته باشید یعنی تعاون در میان شما حکمفرما باشد ، که‏ اگر بخواهیم روح مطلب را در مظاهر مختلفش بشکافیم همان مطلبی است که‏ پیغمبر اکرم با آن تشبیه بسیار عالی بیان فرمود : � مثل المؤمنین فی‏ تواددهم و تراحمهم و تعاطفهم مثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سایر الجسد بالسهر و لحمی ". یعنی مثل اهل ایمان مثل یک پیکر است . آنها به منزله اجزاء یک‏ پیکرند که اگر عضوی به درد آید سایر عضوها با تب و بیداری با او همدردی‏ می‏کنند . هر وقت مسلمانان به این شکل در آمدند که حکم اعضای یک پیکر را پیدا کردند یعنی وابطشان و نزدیکیشان با یکدیگر و اشتراکشان در سرنوشت‏ یکدیگر ، همدردی و همکاری و همدلیشان به آنجا رسید که حکم اعضای یک پیکر را پیدا کردند ، منظور قرآن در باب ولاء مؤمنین و مسلمین نسبت به یکدیگر عملی شده است . در آن مقاله عرض کردم که ما یک ولاء اثباتی داریم و یک‏ ولاء نفیی . قرآن یک جا می‏گوید ولاء داشته باشید و یک جا می‏گوید نداشته‏ باشید . مسلمین را می‏گوید نسبت به یکدیگر ولاء داشته باشید ، نسبت به‏ کفار نداشته باشید . این معنایش این است که شما مسلمین باید یک پیکر را تشکیل بدهید نه اینکه عضو یک پیکر دیگر بشوید که آن پیکر مال دیگران‏ است ، خواه شما در آنها مستهلک بشوید و یا شما و آنها جموعا یک پیکر را به وجود آورید . این از آن چیزهایی است که اسلام نمی‏پذیرد . ) )
( آشنائی با قرآن ، جلد سوم ، ( تفسیر آیاتی از سوره‏های انفال و توبه ) ، متفکر شهید ، استاد مرتضی مطهری ، چاپ چهارم : بهار 1370 ، ناشر : انتشارات صدرا ، شهید مرتضی مطهری ص 187 )

ولا در لغت به معنای دوستی و قرابت دو شخص.
در حقوق به معنای تسلط شخصی بر شخص دیگر.
از ولایت و سرپرستی میاد.
مانند پدر که بر ما تسلط دارد و دوستمان نیز دارد.

بپرس