ول خرجی کردن


معنی انگلیسی:
misspend, splurge, squander, waste, blow

لغت نامه دهخدا

ول خرجی کردن. [ وِ خ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پول خود را بیهوده خرج کردن. اسراف کردن در هزینه.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) پول خود را بیهوده خرج کردن اسراف کردن در هزینه .

واژه نامه بختیاریکا

شن ( شمل ) به کردن؛ جنگر باه کردن

مترادف ها

lavish (فعل)
اسراف کردن، افراط کردن، ولخرجی کردن

فارسی به عربی

انغماس , مسرف

پیشنهاد کاربران

✍️ splash out
✍️ push the boat out
ریخت وپاش / ریخت وپاش گری کردن
We won a �15 million settlement in court and we blew it all in six years
ما دریافت مبلغی به ارزش ۱۵ میلیون پوند رو تو دادگاه برنده شدیم و همه ش تو شش سال هدر دادیم ( ولخرجی کردیم )

بپرس