علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
؟
- وقوع یافتن ؛ رخ دادن. اتفاق افتادن. پیش آمدن. حادث شدن. واقع شدن.|| ( اِ ) مکتب وقوع یا زبان وقوع ؛ مکتبی که در ربع اول قرن دهم هجری در شعر فارسی به وجودآمده و غزل را از صورت خشک و بی روح قرن نهم هجری بیرون آورد و تا ربع اول قرن یازدهم هجری ادامه داشت وبرزخی بود میان شعر دوره تیموری و سبک هندی و غرض از آن بیان حالات عشق و عاشقی از روی واقع بود. رجوع شود به کتاب مکتب وقوع از احمد گلچین معانی چ بنیاد فرهنگ ایران.