دیکشنری
مترجم
بپرس
وقت نهادن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
وقت نهادن. [ وَ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) تعیین وقت کردن. توقیت. ( ترجمان القرآن ).
فرهنگ فارسی
(مصدر ) تعیین وقت کردن توقیت .
پیشنهاد کاربران
وقت نهادن ؛ تأجیل. توقیت. ( تاج المصادر ) ( دهار ) . وقت معلوم کردن. وقت معین کردن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها