وقت نداشتن

واژه نامه بختیاریکا

وا فرصت نَوُدِن

پیشنهاد کاربران

● اگر منظورتون "درگیر بودن، پر از مشغله بودن" هست:
I'm tied up
I'm rushed off my feet
I have a lot on my plate
● اگر میخواید بگید " وقتم تمومه، دیگه وقتی ندارم" :
I'm out of time
● میخواید بگید "وقتم داره تموم میشه":
I'm running out of time

بپرس