وقایع نگاری یک مرگ ازپیش اعلام شده ( به اسپانیایی: Crónica de una muerte anunciada ) داستانی از گابریل گارسیا مارکز است. این اثر را لیلی گلستان با عنوانِ «گزارش یک مرگ» از زبانِ فرانسه به فارسی ترجمه کرده است.
مارکز در این داستان به روابط سنتی و ناموس پرستی اهالی آمریکای لاتین می پردازد. کتاب برای نخستین بار در سال ۱۹۸۱ به چاپ رسید.
وقایع نگاری یک مرگ از پیش اعلام شده روایتی روزنامه نگارانه است از کشته شدن جوانی به نام سانتیاگو ناصر به دست دو برادر؛ مرگی که بعد از گذشت بیش از بیست سال هنوز دست از سر شاهدانش برنداشته، مرگی از پیش اعلام شده که همه از آن خبر داشتند.
در یک روستای کوچک در نزدیکی دریای کاراییب و در یک منطقه دور افتاده در کلمبیا بایاردو سان رومان ثروتمند و تازه وارد، با آنخِلا بیکاریو ازدواج می کند و پس از جشن، تازه عروس و داماد به خانه جدیدشان می روند. در شب زفاف بایارد متوجه می شود که نو عروس او باکره نبوده بعد از آنکه داماد از این موضوع آگاه می شود به همراه همسرش به خانه پدری او می روند و جریان را به اطلاع آن ها می رساند. آنخلا، گناهکار را جوانی به نام سانتیاگو ناصر معرفی می کند که از همسایه های خانواده بیکاریو در روستا می باشد.
برادرهای انخلا پدرو و پابلو آماده دفاع از آبروی خانواده می شوند. آن ها به اکثر اهالی روستا اعلام می کنند ( برای رهایی از این شرمندگی ) به طور یقین سانتیاگو را خواهند کشت؛ ولی در آن لحظه هیچ کس اقدام مؤثری برای جلوگیری از کشتن سانتیاگو انجام نمی دهد چون بسیاری از روستاییان حرفهای برادران بیکاریو را جدی نگرفتند و عده ای هم خیال می کردند که سانتیاگو در جریان موضوع است به هر حال دو برادر به سمت خانه سانتیاگو می روند و او را در کنار در ورودی خانه خودش با چاقو به قتل می رسانند در جلوی مردمی که فقط نظاره گر ماجرا بودند یا نخواستند کاری کنند یا نتوانستند جلوگیری کنند. از این فاجعه ۲۷ سال می گذرد که بهترین دوست سانتیاگو که در جریان ماجرا بود به تشریح واقعه می پردازد. [ ۱]
مارکز در این داستان به روابط سنتی و ناموس پرستی اهالی آمریکای لاتین می پردازد. کتاب برای نخستین بار در سال ۱۹۸۱ به چاپ رسید.
وقایع نگاری یک مرگ از پیش اعلام شده روایتی روزنامه نگارانه است از کشته شدن جوانی به نام سانتیاگو ناصر به دست دو برادر؛ مرگی که بعد از گذشت بیش از بیست سال هنوز دست از سر شاهدانش برنداشته، مرگی از پیش اعلام شده که همه از آن خبر داشتند.
در یک روستای کوچک در نزدیکی دریای کاراییب و در یک منطقه دور افتاده در کلمبیا بایاردو سان رومان ثروتمند و تازه وارد، با آنخِلا بیکاریو ازدواج می کند و پس از جشن، تازه عروس و داماد به خانه جدیدشان می روند. در شب زفاف بایارد متوجه می شود که نو عروس او باکره نبوده بعد از آنکه داماد از این موضوع آگاه می شود به همراه همسرش به خانه پدری او می روند و جریان را به اطلاع آن ها می رساند. آنخلا، گناهکار را جوانی به نام سانتیاگو ناصر معرفی می کند که از همسایه های خانواده بیکاریو در روستا می باشد.
برادرهای انخلا پدرو و پابلو آماده دفاع از آبروی خانواده می شوند. آن ها به اکثر اهالی روستا اعلام می کنند ( برای رهایی از این شرمندگی ) به طور یقین سانتیاگو را خواهند کشت؛ ولی در آن لحظه هیچ کس اقدام مؤثری برای جلوگیری از کشتن سانتیاگو انجام نمی دهد چون بسیاری از روستاییان حرفهای برادران بیکاریو را جدی نگرفتند و عده ای هم خیال می کردند که سانتیاگو در جریان موضوع است به هر حال دو برادر به سمت خانه سانتیاگو می روند و او را در کنار در ورودی خانه خودش با چاقو به قتل می رسانند در جلوی مردمی که فقط نظاره گر ماجرا بودند یا نخواستند کاری کنند یا نتوانستند جلوگیری کنند. از این فاجعه ۲۷ سال می گذرد که بهترین دوست سانتیاگو که در جریان ماجرا بود به تشریح واقعه می پردازد. [ ۱]
وقایع نگاری یک مرگ ازپیش اعلام شده (فیلم). وقایع نگاری یک مرگ از پیش اعلام شده ( اسپانیایی: Crónica de una muerte anunciada ) فیلمی به کارگردانی فرانچسکو روزی است که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد.
• اورنلا موتی
• جان ماریا ولونته
• ایرنه پاپاس
• آنتونی دلون
• روپرت اورت
• لوچا بوزه
• سیلوریو بلازی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• اورنلا موتی
• جان ماریا ولونته
• ایرنه پاپاس
• آنتونی دلون
• روپرت اورت
• لوچا بوزه
• سیلوریو بلازی