وقانا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی وَقَانَا: ما را حفظ کرد - ما را نگه داشت
ریشه کلمه:
نا (۱۱۸۲ بار)
وقی (۲۵۸ بار)

وقایه و وقاء حفظ شی‏ء است از آنچه اذیت و ضرر می‏رساند (راغب) . خدا به ما منت گذاشت و از عذاب نافذ حفظ کرد و در امان داشت. . گناهان ما را بیامرز و از عذاب آتش محفوظمان فرما . هر که از بخل نفسش محفوظ شود آنهااند نجات یافتگان. *** تقوی: اسم است از اتقاء و هر دوبه معنی خود محفوظ داشتن و پرهیز کردنست. راغب گوید: تقوی آن است که خود را از شی‏ء مخوف در وقایه و حفظ - قرار دهیم این حقیقت تقوی است سپس خوف را تقوی و تقوی را خوف گویند...» تقوی در اصل و قوی است واو به تاء عوض شده است . توشه برگیرید بهترین توشه پرهیز از گناهان است و یا پرهیز از عذاب خداست به وسیله فعل واجبات و ترک محرّمات. . آنکه از بدیها بپرهیزد و خود را اصلاح کند ترسی بر آنها نیست و محزون نمی‏شوند. متقی و تقی: هردو به معنی تقوی کار و پرهیزکار است . . واقی: مصون دارنده و محفوظ دارنده. . خدا آنها را به گناهانشان گرفت. و کسی نبود که از عذاب خدا محفوظشان دارد. تقاة: تقاة و تقوی هردو یکی اند . ای اهل ایمان بترسید از خدا حق ترسیدنش. اتقی: پرهیزگارتر. . تقیه‏ . یعنی مومنان به جای اهل ایمان، کافران را دوست ندارند و کافران را برای خویش صدیق و سرپرست اخذ نکنند. هر که اینکار کند رابطه‏اش بطور کلی از خدا قطع شده، مگر آنکه از آنها پرهیز و تقیه کند پرهیز بخصوصی، خداشمارا از خویش می‏ترساند و بازگشت بسوی اوست. در این آیه حکم اولی آن است که باید از کفار بریدو به مومنان پیوست و نبایدآنها را دوست داشت ومحرم اسرار کرد چنانکه آیات . در این مطلب صریح اند. حکم ثانوی، تقیه است و آن در صورتی است که مجبور باشد با ظالمان حفظ ظاهرکند وگرنه به او یا دیگر مسلمانان و یا به دین صدمه می‏زنند. ناگفته نماند: آنچه از قران مجید و اخبار و حالات معصومین علیهم السلام روشن می‏شود آن است که: شخص در مقابل ستمکاران و مظالم اجتماعی میان قیام و تقیه مخیر است. یا قیام و مبارزه می‏کند تا موفق شود و یا در آن راه شهید گردد مثل حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه و یا تقیه کرده و خود را به کشته شدن نمی‏دهد بلکه مبارزه منفی می‏کند مثل امام صادق و دیگر ائمه علیهم السلام. ولی پشتیبانی از ظلم در اسلام روا نیست، این مطلب را در کتاب «مرد مافوق انسان» که در تحلیل قیام مقدس کربلا نوشته‏ام در فصل «قیام امام و تقیه» بطور مشروح آورده‏ام هر که مایل باشد به آن جا رجوع کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس