دیکشنری
مترجم
بپرس
وفه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
وفه. [ وَف ْه ْ ] ( ع مص ) خادم کلیسا گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
خادم کلیسا گردیدن
گویش مازنی
/vofe/ نخ های عرض پارچه که با مکو پهن شود
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها