وفع
لغت نامه دهخدا
وفع. [ وَ ف َ ] ( ع ص ) ( غلام... ) کودک گوالیده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). کودک گوالیده به بیست سال رسیده. ( ناظم الاطباء ). ج ، وِفْعان. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید