وفض
لغت نامه دهخدا
وفض. [ وَ ف َ ] ( ع اِ ) آنچه برآن گوشت بُرند و پاره پاره سازند. ج ، اوفاص. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
. و فض وایفاض به معنی دویدن و شتاب است. نُصُب (بروزن عُنُق) به معنی علامت است که انسان از دیدن آن راه مییابد یعنی روزی به عجله از قبور خارج شوند گویی به سوی هدف و علامت شتاب میکنند. هر کس به سرنوشت خویش روان و دوان است. این لفظ تنها یکبار در قرآن مجید آمده است.
. و فض وایفاض به معنی دویدن و شتاب است. نُصُب (بروزن عُنُق) به معنی علامت است که انسان از دیدن آن راه مییابد یعنی روزی به عجله از قبور خارج شوند گویی به سوی هدف و علامت شتاب میکنند. هر کس به سرنوشت خویش روان و دوان است. این لفظ تنها یکبار در قرآن مجید آمده است.
wikialkb: ریشه_وفض
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید