[ویکی نور] «ابوالحسن علی بن محمد بن محمد بن وفا»، مفسر، فقیه، ادیب، شاعر و صوفی مشهور سده 8 قمری در مصر بود.
او را قریشی و انصاری و نیز اصل وی را از اسکندریه دانسته اند. اغلب مآخذ، تولد او را در 759ق / 1358م، در قاهره ضبط کرده اند، اما شعرانی به خط خود او دیده که تاریخ تولدش را صبح یک شنبه 11 محرم 761ق / 3 دسامبر 1359م نوشته است.
او بسیار باهوش و تیزبین بود؛ چنان که در کودکی، شگفتی پدر را که خود صوفی و شاعر بود، برانگیخت. درحالی که کمتر از 20 سال داشت، اجازه یافته بود که در مجامع سخن بگوید. برخی مآخذ، اجازه دهنده را پدرش دانسته اند؛ درحالی که ابن وفا پدرش را در کودکی از دست داده بود و او و برادرش احمد تحت سرپرستی و تربیت شمس الدین محمد زیلعی قرار گرفته بودند و احتمالاً این اجازه از سوی زیلعی بوده است.
ابن وفا، در 17 سالگی به جای پدر بر مسند ارشاد نشست و به زودی شهرتی عظیم یافت. او در تصوف، تابع طریقت شیخ ابوالحسن شاذلی بود و گفته اند که اذکار و ادعیه ای موزون و آهنگ دار به مریدانش تعلیم داده بود که سبب جلب توجه قلوب عامه مردم شده بود.
ابن وفا مردی خوش سیما و باوقار بود و ظاهری آراسته داشت و به ندرت در میان مردم ظاهر می شد. اصحاب و پیروانش در تکریم و تعظیم او سخت استوار بودند و از بذل مال در راه او دریغ نداشتند، تا آنجا که در دوستی و تعظیم او به غلو منسوب شدند. گفته شده که او شیخی صاحب کرامت بود و کراماتی هم به او نسبت داده اند.
ابن وفا دارای اشعار و موشحاتی است در موضوعات و مضامین عرفانی و به گمان برخی از نویسندگان از اشعار او و پدرش بوی اتحاد و الحاد به مشام می رسد. نوشته اند که وی مالکی مذهب بوده است، اما اینکه او در اواخر عمر در خانه خود منبری قرار داده بود و همان جا با اصحاب خویش نماز جمعه برپا می داشت، با مذهب مالکی مغایرت دارد. او در ذی حجه 807 / ژوئن 1405 در سرای خویش واقع در الروضه (قاهره) وفات یافت و در قرافه در کنار مقبره پدرش مدفون گشت، اما اینکه شعرانی وفات او را 801ق ضبط کرده است، درست به نظر نمی رسد.
او را قریشی و انصاری و نیز اصل وی را از اسکندریه دانسته اند. اغلب مآخذ، تولد او را در 759ق / 1358م، در قاهره ضبط کرده اند، اما شعرانی به خط خود او دیده که تاریخ تولدش را صبح یک شنبه 11 محرم 761ق / 3 دسامبر 1359م نوشته است.
او بسیار باهوش و تیزبین بود؛ چنان که در کودکی، شگفتی پدر را که خود صوفی و شاعر بود، برانگیخت. درحالی که کمتر از 20 سال داشت، اجازه یافته بود که در مجامع سخن بگوید. برخی مآخذ، اجازه دهنده را پدرش دانسته اند؛ درحالی که ابن وفا پدرش را در کودکی از دست داده بود و او و برادرش احمد تحت سرپرستی و تربیت شمس الدین محمد زیلعی قرار گرفته بودند و احتمالاً این اجازه از سوی زیلعی بوده است.
ابن وفا، در 17 سالگی به جای پدر بر مسند ارشاد نشست و به زودی شهرتی عظیم یافت. او در تصوف، تابع طریقت شیخ ابوالحسن شاذلی بود و گفته اند که اذکار و ادعیه ای موزون و آهنگ دار به مریدانش تعلیم داده بود که سبب جلب توجه قلوب عامه مردم شده بود.
ابن وفا مردی خوش سیما و باوقار بود و ظاهری آراسته داشت و به ندرت در میان مردم ظاهر می شد. اصحاب و پیروانش در تکریم و تعظیم او سخت استوار بودند و از بذل مال در راه او دریغ نداشتند، تا آنجا که در دوستی و تعظیم او به غلو منسوب شدند. گفته شده که او شیخی صاحب کرامت بود و کراماتی هم به او نسبت داده اند.
ابن وفا دارای اشعار و موشحاتی است در موضوعات و مضامین عرفانی و به گمان برخی از نویسندگان از اشعار او و پدرش بوی اتحاد و الحاد به مشام می رسد. نوشته اند که وی مالکی مذهب بوده است، اما اینکه او در اواخر عمر در خانه خود منبری قرار داده بود و همان جا با اصحاب خویش نماز جمعه برپا می داشت، با مذهب مالکی مغایرت دارد. او در ذی حجه 807 / ژوئن 1405 در سرای خویش واقع در الروضه (قاهره) وفات یافت و در قرافه در کنار مقبره پدرش مدفون گشت، اما اینکه شعرانی وفات او را 801ق ضبط کرده است، درست به نظر نمی رسد.
wikinoor: وفا،_علی_بن_محمد