وغی

لغت نامه دهخدا

وغی. [ وَ غا ] ( ع اِ ) بانگ و خروش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شور و غوغا. || جنگ. شغب و شور. جنگ و کارزار را نیز وَغی نامند از جهت شور و غوغای آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به وغا شود.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- بانگ و خروش شور و غوغا. ۲- شور و غوغای جنگ (خصوصا ).

فرهنگ معین

(وَ یا و ) [ ع . ] (اِ. ) شور و غوغا.

پیشنهاد کاربران

بپرس