( زیره آب دادن ) زیره آب دادن. [ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) فریب دادن و وعده دروغ نمودن ، چه زیره را بوعده آب فریب داده پرورش دهند. ( از فرهنگ رشیدی ) . کنایه از فریب دادن و وعده دروغ کردن. ( آنندراج ) :
... [مشاهده متن کامل]
زیره آبی دادشان گیتی و ایشان بر امید
ای بسا پلپل که در چشم گمان افشانده اند.
خاقانی.
چون پلپلم بر آتش نعره زنان وسوزان
کز زیره آب دادن جانان چه خواست گوئی.
خاقانی.
رجوع به ماده قبل شود.
... [مشاهده متن کامل]
زیره آبی دادشان گیتی و ایشان بر امید
ای بسا پلپل که در چشم گمان افشانده اند.
خاقانی.
چون پلپلم بر آتش نعره زنان وسوزان
کز زیره آب دادن جانان چه خواست گوئی.
خاقانی.
رجوع به ماده قبل شود.
باد هوا. [ دِ هََ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وعده ٔ دروغ . هرچه وجود ندارد. ( آنندراج ) ( مجموعه ٔمترادفات ص 366 ) ( هفت قلزم ) . عهد و پیمان دروغ و ناراست و هر چیز که وجود نداشته باشد. ( ناظم الاطباء ) .
خلف وعده کردن - باد هوا