لغت نامه دهخدا
وطواط. [ وَطْ ]( اِخ ) محمدبن ابراهیم کتبی وراق ( متوفی به سال 718 هَ.ق. ). او راست کتاب مناهج الفکر و مباهج العبر.
وطواط. [ وَطْ ] ( اِخ ) محمدبن محمدبن عبدالجلیل بلخی ، ملقب به رشیدالدین. صاحب کتاب حدائق السحر فی دقائق الشعر و رسائل و اشعار به عربی و فارسی و کتاب ابکارالافکار و لغات القرآن. رجوع به شرح حال او در مقدمه حدائق السحر به قلم اقبال آشتیانی و کشف الظنون و معجم الادباء یاقوت چ اروپا ج 7 ص 91 و رشیدالدین وطواط در این لغت نامه شود.
فرهنگ فارسی
(اسم ) خفاش
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. مرد کم عقل و سست رٲی.
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:رشید وطواط، محمد (بلخ ۴۸۷/۴۸۰ـ ۵۷۸/۵۷۳ق)
wikijoo: وطواط
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
خفاش کوچک
در زبان لری کورکوره
دقیقا هم معنی این کلمه
در زبان لری کورکوره
دقیقا هم معنی این کلمه