[ویکی الکتاب] معنی وَطَراً: نیاز- حاجت (تعبیر قضای وطرکه در لغت به معنی "به پایان بردن حاجت " می باشد در عبارت "إِذَا قَضَوْاْ مِنْهُنَّ وَطَراً " کنایه است از بهرهمندی، و همخوابگی)
معنی قَضَی: حکم کرد - به پایان رسانید (کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با مردنش از کارش فارغ شد و معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و ...
ریشه کلمه:
وطر (۲ بار)
«وَطْر» به معنای نیاز و حاجت مهم است.
(به فتح و، ط) حاجت. راغب حاجت مهم گفته است. در مصباح و اقرب گفته: از آن فعل بناء نمیشود جمع آن اوطار است . در مجمع ازخلیل نقل کرده وطر هر حاجتی است که تو را در آن قصدی باشد و چون شخص به آن قصد رسید گویند«قَضی حاجَتَهُ واربه». علی هذا مراد از «قَضی زَیْدٌمِنْهاوَ طَراً» آن است که زید زینب را طلاق داد و نظرش را از او برید و دیگر حاجتی نسبت به او برایش نماند یعنی پس از آن زینب را به تو (ای رسول خدا) تزویج کردیم. رجوع شود به «زید». این لفظ فقط دوبار در کلام الله آمده است.
معنی قَضَی: حکم کرد - به پایان رسانید (کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با مردنش از کارش فارغ شد و معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و ...
ریشه کلمه:
وطر (۲ بار)
«وَطْر» به معنای نیاز و حاجت مهم است.
(به فتح و، ط) حاجت. راغب حاجت مهم گفته است. در مصباح و اقرب گفته: از آن فعل بناء نمیشود جمع آن اوطار است . در مجمع ازخلیل نقل کرده وطر هر حاجتی است که تو را در آن قصدی باشد و چون شخص به آن قصد رسید گویند«قَضی حاجَتَهُ واربه». علی هذا مراد از «قَضی زَیْدٌمِنْهاوَ طَراً» آن است که زید زینب را طلاق داد و نظرش را از او برید و دیگر حاجتی نسبت به او برایش نماند یعنی پس از آن زینب را به تو (ای رسول خدا) تزویج کردیم. رجوع شود به «زید». این لفظ فقط دوبار در کلام الله آمده است.
wikialkb: وَطَرا