وضیعت

لغت نامه دهخدا

وضیعت. [ وَ ع َ ] ( ع اِ ) مأخوذ از وضیعة عربی ، آنچه از چیزی کم کنند و فروافکنند. || بهای کم کرده. رجوع به وضیعة شود.

وضیعة. [ وَ ع َ ] ( ع اِ ) گیاه شورمزه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || ثمن کم کرده ، یا آنچه کم کنند و فرودنهند از چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || شتر مایل به چراگاه شیرین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || عشر رباح که سلطان گیرد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). عشر باج که سلطان گیرد. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || پسرخوانده. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || زنازاده.( اقرب الموارد ). || کتاب که در آن حکمت نویسند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). ج ، وضائع. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گندم که آن را کوفته و با روغن آمیخته ، خورند. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || نام گروههای لشکر که به نامهای ایشان مواضع و شهرها را مسمی سازند که اهل آن غزانکنند. || رخت و بار قوم. ج ، وضائع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

وضیعة. [ وَ ع َ ] ( ع مص ) زیان زده گردیدن مردم در تجارت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). زیان کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). بیع شخص است آنچه را مالک میباشد به بهایی کمتر از آنچه خریداری کرده است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || گیاه شور خورانیدن شتر را و ملازم آن گردانیدن او را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || گیاه شور خوردن و ملازم بودن آن را. ( منتهی الارب ). گیاه شور خوردن شتر در اطراف آب و ملازم بودن آن را. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس