وضوح

/vozuh/

مترادف وضوح: آشکارایی، ایضاح، روشنی، صراحت، هویدایی

متضاد وضوح: ابهام

برابر پارسی: آشکارشدن، پیدایی، روشنی، سرراستی، هویدایی

معنی انگلیسی:
clarity, clearness, definiteness, lucidity, obviousness, perspicuity, specificity, cleamess

لغت نامه دهخدا

وضوح. [ وُ ] ( ع مص ) ضحة. روشن و پیدا و آشکار گردیدن کار. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هویدا شدن و روشن شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِمص ) روشنی. پیدایی. ظهور.

فرهنگ فارسی

آشکارشدن، پیداشدن، روشن شدن امر
۱- (مصدر ) روشن و آشکار گردانیدن . ۲ - (اسم ) آشکارایی هویدایی .

فرهنگ معین

(وُ ) [ ع . ] (اِمص . ) آشکاری ، هویدایی .

فرهنگ عمید

آشکار بودن، پیدایی، روشن شدن امر.

فرهنگستان زبان و ادب

{focus} [سینما و تلویزیون] شفافیت و آشکار بودن جزئیات تصویر

دانشنامه عمومی

وضوح (آلبوم زد). «وضوح» ( به انگلیسی: Clarity ) آلبومی از زد است که در ۲ اکتبر ۲۰۱۲  ( ۲۰۱۲ - 10 - ۰۲ ) منتشر شد.
عکس وضوح (آلبوم زد)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

light (اسم)
پرتو، تابش، وضوح، مشعل، سو، اتش، اتش زنه، نور، چراغ، فانوس، کبریت، برق چشم، سرگرم کننده غیر جدی، لحاظ

clarification (اسم)
تصریح، وضوح، روشنی

lucidity (اسم)
روشن بینی، وضوح، روشنی، اشکاری، دوره سلامتی و هوشیاری، شفاف بودن

perspicuity (اسم)
زیرکی، روشن بینی، وضوح، روشنی، صراحت، تیز بینی، شفافی، روش فکری

clarity (اسم)
وضوح، روشنی، نظم و ترتیب، تمیزی

فارسی به عربی

توضیح , وضوح

پیشنهاد کاربران

تمیزی، نظم و ترتیب
وضوح: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
پاگوید pāgvid ( سغدی: pāqvid ) .
آشکارایی، ایضاح، روشنی، صراحت، هویدایی
صراحت
رزولوشن
وضوح=آشکاراونمایان

بپرس