وصیله
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی وَصِیلَةٍ: ماده شتری که در یک شکم دو بچه بزاید(جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن را بر خود حرام کرده بودند)
ریشه کلمه:
وصل (۱۳ بار)
«وصیله» از مادّه «وَصْل»، به گوسفندی می گفتند که: هفت بار فرزند می آورد و به روایتی به گوسفندی می گفتند: که دوقلو می زایید (از مادّه «وصل» به معنای به هم پیوستگی است) کشتن چنان گوسفندی را نیز حرام می دانستند.
. وصیله مونث وصیل به معنی وصل کننده یا وصل شده است در جاهلیت اگر گوسفند بچّه ماده میزایید برای خود بر میداشتند و اگر نر میزایید برای خدایان ذبح میکردند و اگر در یکدفعه هم بچه نر و هم ماده میزایید میگفتند ماده به برادرش وصل شده دیگر بچه نر را برای خدایان ذبح نمیکردند اینکار از بدعتهای آنان بود که قرآن مجید منسوخ کرد علی هذا وصیل در آیه به معنی موصول است رجوع شود به «بحیره - حام». این لفظ فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.
ریشه کلمه:
وصل (۱۳ بار)
«وصیله» از مادّه «وَصْل»، به گوسفندی می گفتند که: هفت بار فرزند می آورد و به روایتی به گوسفندی می گفتند: که دوقلو می زایید (از مادّه «وصل» به معنای به هم پیوستگی است) کشتن چنان گوسفندی را نیز حرام می دانستند.
. وصیله مونث وصیل به معنی وصل کننده یا وصل شده است در جاهلیت اگر گوسفند بچّه ماده میزایید برای خود بر میداشتند و اگر نر میزایید برای خدایان ذبح میکردند و اگر در یکدفعه هم بچه نر و هم ماده میزایید میگفتند ماده به برادرش وصل شده دیگر بچه نر را برای خدایان ذبح نمیکردند اینکار از بدعتهای آنان بود که قرآن مجید منسوخ کرد علی هذا وصیل در آیه به معنی موصول است رجوع شود به «بحیره - حام». این لفظ فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.
wikialkb: وَصِیلَة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید