وشیعه

لغت نامه دهخدا

( وشیعة ) وشیعة. [ وَ ع َ ] ( ع اِ ) خطهای غبار برهم پیچیده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || ماشوره. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). چوبی که بافنده بر آن رشته های رنگین پیچد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). بندک و ماشوره جولاهه. ( مهذب الاسماء ). || ماکوی بافنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || نواله باغنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || خطهای چادرو هر چیزی پیچیده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( مص ) برآمدن سپیدی موی بر سر. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس