وشوی

لغت نامه دهخدا

وشوی. [ وَ ش َ وی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب است به وشی ، و آن نگار جامه است و پرند شمشیر. ( منتهی الارب ). جامه نگارین. ( ناظم الاطباء ). نشان شده و علامت گذاشته شده و نقش شده و نشان دار. ( ناظم الاطباء ). منسوب است به شیه که در نسبت واو اصلی برمیگردد و آن فاءالفعل است و شین به حالت مفتوح واگذارده میشود، این است قول سیبویه ، ولی اخفش شین را ساکن میگرداند. ( از اقرب الموارد ). شیه هر رنگی است که مخالف رنگی اصلی چیزی از قبیل اسب و غیره بوده باشد. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

منسوب است به وشی و آن نگار جامه است و پرنده شمشیر جامه نگارین

پیشنهاد کاربران

بپرس