وشلان

لغت نامه دهخدا

وشلان. [ وَ ش َ ] ( ع مص ) وَشْل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). روان شدن و چکیدن آب. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). رجوع به وشل شود.

فرهنگ فارسی

وشل روان شدن و چکیدن آب

پیشنهاد کاربران

بپرس