وشاک

لغت نامه دهخدا

وشاک. [ وِ ] ( ع اِمص ) سرعة. ( اقرب الموارد ). تیزرو و شتابی. اسم است مواشکه را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تیزروی و شتابی. ( آنندراج ). || ( مص ) شتابی کردن در کار. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سرعه تیزرو و شتابی اسم است مواشکه را

پیشنهاد کاربران

بپرس