وسوسه کردن


برابر پارسی: برایستاد کردن

معنی انگلیسی:
allure, bait, entice, invite, solicit, tempt, to inspire evil suggestions

لغت نامه دهخدا

وسوسه کردن. [ وَس ْ وَ س َ / س ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تولید وسوسه. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وسوسة شود.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) تولید وسوسه

مترادف ها

solicit (فعل)
تقاضا کردن، درخواست کردن، خواستن، بیرون کشیدن، جلب کردن، التماس کردن، تشجیع کردن، خواستار بودن، وسوسه کردن

پیشنهاد کاربران

پارسی: به هوس انداختن، هوس انگیزی، هوس آمیختن، به هوس آلودن
entice
Place enticement/enticements in one’s path
تحریص

بپرس