وستالیس

لغت نامه دهخدا

وستالیس. [ وِ ] ( اِخ ) کاهن معبد وستا. نام کاهنه معبد وستا. ( فرهنگ فارسی معین ). وستالیسها کاهنان معبد وستابودند و وظیفه ایشان آن بود که آتش مقدس را پیوسته روشن نگاه دارند و هرگاه آتش بواسطه اهمال یکی از آنها خاموش میگشت رومیان او را زنده در گور می کردند.لیکن در عوض اگر وستالیسها در معبد به محکومی مصادف میشدند و از او شفاعت مینمودند حکومت روم فوراً آن محکوم را هر قدر هم که گناه وی عظیم بود، می بخشید.

فرهنگ معین

(وِ ) [ فر. ] (اِ. ) نام کاهنة معبد وستا. وظیفة این کاهنه ها روشن نگاه داشتن آتش مقدس بود و هرگاه آتش معبد در اثر اهمال یکی از این ها خاموش می شد او را زنده به گور می کردند. کاهنه های وستا مقامی ارجمند داشتند تا آنجا که اگر به محکومی مصادف می شدند و از او

پیشنهاد کاربران

بپرس