measure (اسم)حد، اقدام، میزان، درجه، مقدار، پایه، اندازه، پیمانه، تدبیر، مقیاس، واحد، وزن شعر، بحرmeter (اسم)نظم، اندازه، مقیاس، اندازه گیر، وسیله اندازه گیری، مصرف سنج، وزن شعر، متر، کنتورmetre (اسم)وسیله اندازه گیری، وزن شعر، متر، کنتور
وزن و شعر شناسی آنها باید نموده گردد تا شناسه گردد. قافیه اندیشم ودلدار من . گوییم مندیش جز دیدارمن. ( این فعلاتن فعلاتن فعلن کشت مرا. )نیمقیمتعسلسِهمَنیبیشهم.گاهی وزن سرود را جوری بگیریم تا آسوده خوانی گردد.+ عکس و لینک